جدول جو
جدول جو

معنی مارناک

مارناک
ویژگی زمینی که در آن مار بسیار باشد
تصویری از مارناک
تصویر مارناک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مارناک

مارناک

مارناک
جایی که پر از ماران باشد، جای پر از مار، (ناظم الاطباء)، ارض محیاه و محواه، زمینی مارناک، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

خارناک

خارناک
پرخار، بسیارخار، باخار، مشائک، شائکه، (منتهی الارب)، خاردار، چون زمین خارناک، گیاه خارناک
لغت نامه دهخدا

خمارناک

خمارناک
خمارگونه. (یادداشت بخط مؤلف).
- چشم خمارناک، چشمی که از خمار کم نور شده باشد. (ناظم الاطباء).
- ، چشم بیمار. عین مریضه
لغت نامه دهخدا