جدول جو
جدول جو

معنی کارآشوبی - جستجوی لغت در جدول جو

کارآشوبی
کارشکنی، برای مثال ز کارآشوبی مریم برآسود / رطب بی استخوان شد شمع بی دود (نظامی ۲ - ۲۳۹)، آشفتگی و خرابی کار
تصویری از کارآشوبی
تصویر کارآشوبی
فرهنگ فارسی عمید
کارآشوبی
کارشکنی، خرابی کار:
ز کارآشوبی مریم برآسود
رطب بی استخوان شد شمع بی دود،
نظامی،
رجوع به گنجینۀ گنجوی شود
لغت نامه دهخدا
کارآشوبی
کارشکنی، خرابی کار
تصویری از کارآشوبی
تصویر کارآشوبی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
کار آموختن، کار یاد گرفتن، واحد درسی دانشگاهی به منظور کسب تجربه در رشتۀ تحصیلی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
عمل کاربشول. کارسازی
لغت نامه دهخدا
(شَ)
حالت و چگونگی شهرآشوب. عمل شهرآشوب. شهرآشوب بودن:
رسم عاشق کشی و شیوۀ شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
دوره ای است که اشخاصی که وارد خدمت میشوند بی حقوق برای آشنا شدن بکار خدمت میکنند، این کلمه بجای ’استاژ’ پذیرفته شده، (فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
زردوزی شده، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار آشوبی
تصویر کار آشوبی
ایجاد آشفتگی در امور کار شکنی خرابی کار: (ز کار آشوبی مریم بر آسود رطب بی استخوان شد شمع بی دود) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
دوره ایست که اشخاصی که وارد خدمت می شوند بی حقوق برای آشنا شدن بکار خدمت می کنند، مشغول کار آموختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
عمل کارآموز (واژه فرهنگستان)، دوره ای که اشخاص وارد خدمت می شوند و بدون گرفتن حقوق برای آشنا شدن به کار خدمت می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
التّدريب الدّاخليّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
Apprenticeship, Internship, Traineeship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
apprentissage, stage
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
見習い , インターンシップ , 見習い期間
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
شاگردی , انٹرن شپ , تربیتی مدت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
শিক্ষানবিশী , ইন্টার্নশিপ , প্রশিক্ষণকাল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
การฝึกงาน , การฝึกงาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
mafunzo, mafunzo ya kazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
çıraklık, staj
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
견습 , 인턴십 , 견습
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
学徒期 , 实习
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
חניכות , הִתְמַחוּת , הִתמַחוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
magang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
प्रशिक्षुता , इंटर्नशिप , प्रशिक्षुता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
apprendistato, tirocinio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
aprendizaje, pasantía, prácticas
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
учнівство , стажування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
ученичество , стажировка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
praktyka, staż
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
Ausbildung, Praktikum
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
aprendizado, estágio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کارآموزی
تصویر کارآموزی
leertijd, stage
دیکشنری فارسی به هلندی