- ژیکلور
- فرانسوی سوخت پاش لوله ایست فلزی (مس یا روی) که دهانه آن به وسیله پیچی بسته میشود. این پیچ دارای سوراخی است که بطور دقیق محاسبه شده و مقدار معینی بنزین را وارد کاربراتور میکند سوخت پاش
معنی ژیکلور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
((لُ))
فرهنگ فارسی معین
لوله ای است فلزی که دهانه آن به وسیله پیچی بسته می شود. این پیچ دارای سوراخی است که به طور دقیق محاسبه شده و مقدار معینی بنزین را وارد کاربوراتور می کند
استوانۀ سوراخ داری در کاربراتور اتومبیل که بنزین به میزان لازم از آن عبور می کند
فرانسوی تبردار: در روم باستان عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت میکرد و تبری راکه بدان نوارها پیچیده بود با خود میبرد
((تُ))
فرهنگ فارسی معین
عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت می کرد و تبری را که بدان نوارها پیچیده بود، با خود می برد
![تصویری از پیلور](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/0/0/amd-0030031.jpg)
سوداگر، فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، سقط فروش، سقطی، چرچی، خرده فروش، پیله ور
ابریشم فروش، فروشندۀ قز، قزّاز، ابریشمی، کسی که پیله می خرد و ابریشم می ریسد
ابریشم فروش، فروشندۀ قز، قزّاز، ابریشمی، کسی که پیله می خرد و ابریشم می ریسد
دریچه ای در پایین معده که محتویات معده از طریق آن وارد روده می شود، باب المعده
![تصویری از ژکور](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/7/1/amd-0017149.jpg)
ژگور، بخیل، خسیس، ناکس، سفله، دزد، برای مثال چرخ فلک هرگز پیدا نکرد / چون تو یکی سفلۀ دون و ژکور (رودکی - ۵۰۲)