معنی لیکور - فرهنگ فارسی معین
معنی لیکور
- لیکور((کُ))
- نوشابه الکلی که در آن مواد خوشبو و شیره میوه آمیخته باشند
تصویر لیکور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لیکور
لیکور
- لیکور
- فرانسوی میکند مشروبی الکلی که نوعی عرق شیرین کرده است
فرهنگ لغت هوشیار
لیکور
- لیکور
- مشروب شیرین کرده. عرق عنبری. نوعی عرق شیرین کرده
لغت نامه دهخدا
لیکتور
- لیکتور
- فرانسوی تبردار: در روم باستان عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت میکرد و تبری راکه بدان نوارها پیچیده بود با خود میبرد
فرهنگ لغت هوشیار
لیکتور
- لیکتور
- عنوان صاحب منصبی که پیشاپیش قاضیان و رجال عمده روم قدیم حرکت می کرد و تبری را که بدان نوارها پیچیده بود، با خود می برد
فرهنگ فارسی معین
لسکور
- لسکور
- لوئی ماری دو. ژنرال وانده. مولد پاریس. وی در نزدیکی فوژِر جراحتی مهلک برداشت. (1716-1793 میلادی)
لغت نامه دهخدا
لیکون
- لیکون
- ازمردم آتن که اجیر پی سوت نس والی لیدیه گشت و بر ضد داریوش دوم کمک کرد. (ایران باستان ج 2 ص 959 و 965)
لغت نامه دهخدا