وسیله ای به شکل چرخ یا قرص سنگین و متقارن که می تواند در حول محوری به آزادی بچرخد و در هر امتداد دلخواهی در فضا قرار گیرد و کاربردهای گوناگون علمی و صنعتی دارد، چرخش نما
وسیله ای به شکل چرخ یا قرص سنگین و متقارن که می تواند در حول محوری به آزادی بچرخد و در هر امتداد دلخواهی در فضا قرار گیرد و کاربردهای گوناگون علمی و صنعتی دارد، چرخش نما
پسندیده، نیکو، برای مثال نوروز فرخ آمد و نغز آمد و هژیر / با طالع مبارک و با کوکب منیر (منوچهری - ۴۸)، به شاه کیان گفت زردشت پیر / که در دین ما این نباشد هژیر (فردوسی - ۵/٨4)، زیبا، برای مثال خمّیده گشت و سست شد آن قامت چو سرو / بی نور ماند و زشت شد آن صورت هژیر (ناصرخسرو - ۱۰۳)، جلد، چابک، برای مثال دریغ آن سر تخمۀ اردشیر / دریغ آن جوان و سوار هژیر (فردوسی - ۸/۴۶۹)، زیرک، هوشیار
پسندیده، نیکو، برای مِثال نوروز فرخ آمد و نغز آمد و هژیر / با طالعِ مبارک و با کوکبِ منیر (منوچهری - ۴۸)، به شاهِ کیان گفت زردشتِ پیر / که در دینِ ما این نباشد هژیر (فردوسی - ۵/٨4)، زیبا، برای مِثال خمّیده گشت و سست شد آن قامتِ چو سرو / بی نور ماند و زشت شد آن صورتِ هژیر (ناصرخسرو - ۱۰۳)، جلد، چابک، برای مِثال دریغ آن سرِ تخمۀ اردشیر / دریغ آن جوان و سوار هژیر (فردوسی - ۸/۴۶۹)، زیرک، هوشیار
صدایی خاص و ممتد برای باخبر کردن دیگران از حادثه، دستگاهی که صدا را برای هشدار و تخدیر ایجاد می کند، باهوش، هوشمند، هوشیار، زیرک، محتاط، مراقب، برای مثال سپه را بیارای و آژیر باش / شب و روز با ترکش و تیر باش (فردوسی - ۴/۲۳۶)
صدایی خاص و ممتد برای باخبر کردن دیگران از حادثه، دستگاهی که صدا را برای هشدار و تخدیر ایجاد می کند، باهوش، هوشمند، هوشیار، زیرک، محتاط، مراقب، برای مِثال سپه را بیارای و آژیر باش / شب و روز با ترکش و تیر باش (فردوسی - ۴/۲۳۶)
دلفین گی مادام امیل دو. زن ژیراردن مذکور در فوق، از نویسندگان فرانسه، متولد در اکس لاشاپل و متوفی در پاریس (1804-1855 میلادی) امیل دو. نام جریده نگار و سیاستمدار فرانسوی پسر الکساندر دوژیراردن، متولد و متوفی در پاریس (1806-1881 میلادی) فرانسوا. نام حجار و مجسمه ساز فرانسوی، متولد در تری و متوفی در پاریس (1628-1715 میلادی)
دلفین گی مادام امیل دو. زن ژیراردن مذکور در فوق، از نویسندگان فرانسه، متولد در اِکْس لاشاپل و متوفی در پاریس (1804-1855 میلادی) امیل دو. نام جریده نگار و سیاستمدار فرانسوی پسر الکساندر دوژیراردن، متولد و متوفی در پاریس (1806-1881 میلادی) فرانسوا. نام حجار و مجسمه ساز فرانسوی، متولد در ترُی و متوفی در پاریس (1628-1715 میلادی)
زیره. زیره است که به عربی کمون خوانند و بهترین آن کرمانی باشد. (برهان). بلغت یونانی زیره را سنبوت گویند. (برهان). کمون، معرب خامون کرمانی و فارسی و شامی و نبطی بود. (منتهی الارب). زیرۀ سیاه و زیرۀ سبز از اقسام زیره است
زیره. زیره است که به عربی کمون خوانند و بهترین آن کرمانی باشد. (برهان). بلغت یونانی زیره را سنبوت گویند. (برهان). کمون، معرب خامون کرمانی و فارسی و شامی و نبطی بود. (منتهی الارب). زیرۀ سیاه و زیرۀ سبز از اقسام زیره است
نام نقاش فرانسوی، متولد به مونتارژی و متوفی به پاریس (1767-1824 میلادی). وی در پرده ای دعوت بقراط طبیب یونانی را به ایران از جانب اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی تصویر کرده است. این تصویر نشان می دهد که فرستادۀ اردشیر مالی برای بقراط آورده است ووی آن را رد می کند. این پردۀ نقاشی اکنون در شعبه طب دارالعلوم پاریس است. (ایران باستان ج 2 ص 945)
نام نقاش فرانسوی، متولد به مونتارژی و متوفی به پاریس (1767-1824 میلادی). وی در پرده ای دعوت بقراط طبیب یونانی را به ایران از جانب اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی تصویر کرده است. این تصویر نشان می دهد که فرستادۀ اردشیر مالی برای بقراط آورده است ووی آن را رد می کند. این پردۀ نقاشی اکنون در شعبه طب دارالعلوم پاریس است. (ایران باستان ج 2 ص 945)