جدول جو
جدول جو

معنی ژوی - جستجوی لغت در جدول جو

ژوی
ویکتور ژزف اتین، نام درام نویس فرانسوی، مولدژوی -آن ژزا و وفات به سن ژرمن آن لی (1764-1846 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژون
تصویر ژون
(دخترانه)
بت، صنم
فرهنگ نامهای ایرانی
(پَ ژَ)
پزوی. مردم فرومایه. (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع). و امروز پزوائی گویند
لغت نامه دهخدا
(ژویمْ بُ)
تئودور گیوم ژان. نام خاورشناسی از مردم هلند، متولد در رتردام بسال 1802 و متوفی بسال 1861 میلادی وی علاوه بر فن شرق شناسی مردی مذهبی و عالمی روحانی و در لغت عرب بارع و در علوم اسلامی متتبّع بود و تعلیم و تدریس زبان عربی را در دانشگاه لیدن بعهده داشت وقصاید متنبّی و شعرای معاصر او را که از مدیحه سرایان سیف الدولۀ حمدانی بودند با ترجمه لاتینی انتشار داد و کتاب مراصدالاطلاع و معجم البلدان یاقوت را بسال 1859 میلادی در لیدن به طبع رسانید و کتاب ’النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره’ ابوالمحاسن تغری بردی و الخراج ابن آدم را طبع و درباره ابن سریح تتبع و هم درباب ابن قاسم عتیقی و کتاب المدونه تحقیق دارد. کتابی هم بنام هندلینگ در اصول فقه نوشته و معلوماتی مختصر از آراء شایعه با تعلیقات تاریخی نگاشته که دائره المعارف اسلام آن را جزء مصادر خود قرار داده است و نیز وی را رساله ای است بنام قواعد اسلامی که در آن قسمتی از عبادات و آداب مذهبی اسلامی را نگاشته و در موضوع حج تفصیل داده است
لغت نامه دهخدا
(ژوییا)
نام کرسی بخش در ایالت کرز از ولایت بریو، دارای 1833 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(ژُ ویَ)
فلاویوس کلودیوس ژویانوس. نام یکی از امپراطوران روم (از 363 تا 364 میلادی) ، مولد پانونی در حدود سال 331 و متوفی در سال 364 میلادی وی را با شاپور دوم ساسانی عهدنامۀ ننگینی است
لغت نامه دهخدا
رود کوچک، مجرائی که آبرا از آن جهت مشروب کردن زمین عبور دهند حادثه جوی، جنگجوی حادثه جوی، جنگجوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوی
تصویر حوی
آمیزش با سیاهی سیاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوی
تصویر ثوی
هم آوای غنی مهمانسرا
فرهنگ لغت هوشیار
فلزی که سفیدرنگ که برای ساختن انواع ظروف و برخی چیزهای دیگر بکار میرود چهره، رخ، رخسار، صورت، طلعت، گونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوی
تصویر خوی
خصلت، طبیعت، عادت، خلق، روش، طرز، رسم، سرشت، اصل، فطرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژول
تصویر ژول
چین و چروک چین و شکن، درهم پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژون
تصویر ژون
بت صنم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بادزندار از درختان فرانسوی ازدا نبوغ استعداد، نابغه داهیه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی کنو کنف، چتایی گونه ای از کنف شوک الغنم. یا ژوت منچوری شوک الغنم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژور
تصویر ژور
فرانسوی روز، روزنه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی داد سنجان (هیئت منصفه)، فرمداران (هیئت حاکمه)، آروینیان (هیئت ممتحنه) هیئت منصفه، هیئت ممتحنه. توضیح: احتراز از این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوژ
تصویر ژوژ
خارپشت، جوجه تیغی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوی
تصویر زوی
دور کردن چیزی را، پوشیدن راز از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توی
تصویر توی
اندرون، لا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوی
تصویر ذوی
پژمرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوی
تصویر دوی
دو بودن، دو تا بودن بد باطن، احمق صدای رعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوی
تصویر بوی
عطریات، چیزهای معطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژویه
تصویر ژویه
ماه هفتم سال فرنگی مطابق ثلث دوم و سوم تیر و ثلث اول امرداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوی
تصویر آوی
ماوی گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پژوی
تصویر پژوی
سست و ضعیف بتن و بعقل و بفکر بی حرکت و بی عمل سخت ضعیف، بی حمیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوییه
تصویر ژوییه
((یِ))
ماه هفتم از سال میلادی، ژویه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژویه
تصویر ژویه
((یِ))
ماه هفتم از سال میلادی، ژوییه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوی
تصویر سوی
طرف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گوی
تصویر گوی
کره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوی
تصویر خوی
عرق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی
تصویر روی
جهت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قوی
تصویر قوی
نیرومند، زورمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کوی
تصویر کوی
محله
فرهنگ واژه فارسی سره
فریاد
فرهنگ گویش مازندرانی