جدول جو
جدول جو

معنی ژوستن - جستجوی لغت در جدول جو

ژوستن
(تَ)
نام مورخ لاتینی در قرن دوم میلادی. زمان زندگانی این مورخ درست معلوم نیست و تصور میکنند که در زمان آنتونن ها بخصوص آنتونن لوپیو (مقدس) زندگانی میکرده است (یعنی تقریباً بین 138 و 161 میلادی). با وجود این راجع به زمان او بعضی تا قرن چهارم میلادی. پائین می آیند. اسم او هم درست معلوم نیست ولی غالباً او را به زبان لاطین یوستی نوس می نامند. ژوستن در واقع مورخ مستقلی نیست. وی کتابهای تروگ پمپه (رجوع به این نام شود) را خلاصه کرده و چیزی از خود بر آن نیفزوده است. تروگ پمپه تاریخی در باب عالم نوشته بوده که 44 کتاب از آن گم شده است و فقط از خلاصه های ژوستن معلوم میشودکه تروگ پمپه از ادوار گذشتۀ کدام ملل یاد کرده است. بنابراین از فهرست ژوستن نه فقط بطور خلاصه به نوشته های تروگ پمپه پی می بریم بلکه درمی یابیم که مورخ مزبور از کدام یک از مورخین قدیم استفاده کرده است. باید دانست که نویسندگان قرون بعد درباره خلاصه کنندگان خوشبین نبوده اند زیرا عقیده داشتند که آنان پس از خلاصه کردن کتابها اصل کتب را معدوم میکردند. این تهمت را هم بعضی به ژوستن زده و گفته اند که وی اصل کتاب تروگ پمپه را در آتش انداخته و سوخته است. ولی چنین بنظر می آید که ژوستن چنین اتهامی را پیش بینی کرده بوده است زیرا در مقدمه و چند جای کتاب خود از تروگ پمپه و کتب او سخن میراند. مثلاً در مقدمه گوید: ’چنانکه بعض رومیان تاریخ روم را به زبان یونانی نوشته اند تروگ پمپه میخواست که تاریخ یونان و سایر ملل را به زبان لاطین بنویسد... و من کتابهای او را گلچین کرده دستۀ گلی ترتیب داده ام...’. اختلافاتی که در نوشته های ژوستن و سایر مورخین راجع به وقایع زمان اسکندر دیده میشود از تروگ پمپه است و نیز این نکته که ژوستن افسانه ها را حقایقی دانسته نیز از مورخ مذکور ناشی شده است. کلیۀ ترتیب نوشته های ژوستن و نقائص آن از کتب اصل است، از جمله اینکه بعض وقایع مهم را به سکوت گذرانیده و حال آنکه از مطالبی که چندان اهمیت نداشته مشروحاً سخن رانده است. اسلوب انشاء ژوستن را رویهمرفته بد نمیدانند و بعض جاها نیز عالی است، گرچه نمیتوان دانست که این طرز انشاء از خود اوست یا از تروگ پمپه اقتباس شده است. در خاتمه باید گفت که هرچند نوشته های ژوستن سواد مختصری است از کتب تروگ پمپه با وجود آن سواد مزبور با نقائصی که دارد سواد پردۀ نقاشی بزرگی است. عده کتابهای ژوستن به عده کتابهای تروگ پمپه 44 کتاب است. و جایهای بسیاری از کتب او با تاریخ ایران قدیم ارتباط دارد. (ایران باستان ج 1 ص 87)
قدیس، نام آرتیست و ممثل رومی معاصر دیوکلسین امپراطور روم. او در سال 286 یا 303 میلادی به جرم نصرانیت به شهادت رسید. وی قهرمان تراژدی ’رترو’ است و ذکران او 26 اوت است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوستن
تصویر کوستن
کوفتن، آزردن، زدن، کویستن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ رَ / رِ قَ تَ)
بر وزن و معنی کوفتن است که آسیب و الم رسانیدن و زدن باشد. (برهان) (آنندراج). کوفتن. (فرهنگ رشیدی). کوفتن و زدن و برهم زدن. (ناظم الاطباء). در قدیم با واو مجهول، یعنی کوستن از مانوی کوستن. کوفتن. (فرهنگ فارسی معین) ، آزردن و جفا کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ نِ دُوْ وُ)
نام امپراطور روم شرقی از 565 تا 578 میلادی برادرزاده و جانشین ژوستی نین
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نام یکی از مترجمین غزلیات حافظ
لغت نامه دهخدا
قدیس، نام نویسندۀ رسالۀ دفاع از دین مسیحی. وی بسال 165 میلادی به شهادت رسید. ذکران او سیزدهم آوریل است
لغت نامه دهخدا
نام خانوادۀ حجاران بومی حوالی فلورانس، آنها پس از جنگهای ایتالیا به تورن آمدند، ژان و آنتوان ژوست مشهورترین افراد آنانند که مقبرۀ لوئی دوازدهم را در سن -دنیس حجاری کردند، آنان را له بتی نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ بَ تَ)
نوشتن. (ناظم الاطباء). رجوع به نوشتن و نبشتن شود
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ نِ وِ تَ)
نالیدن و زاریدن. (ناظم الاطباء). رجوع به نوسته شود
لغت نامه دهخدا
نام قدیسه ای از مردم پارو، وی در زمان دیوکلسین بسال 304 میلادی به شهادت رسید، ذکران او بیست وششم سپتامبر است
نام قدیسه ای متولد در انطاکیه، وی در حدود سال 304 میلادی در نیکومدی به شهادت رسید، ذکران او هفتم اکتبر است
لغت نامه دهخدا
نام امپراطریس رومی زوجه والنتین اول، متوفی بسال 388 میلادی
لغت نامه دهخدا
(گُ هََ شُ دَ)
پرسیدن. سؤال کردن. پرسش کردن. استفسار کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُهََ کَ دَ)
خواستن. (یادداشت مؤلف). خواهیدن:
گر جاه و آبروی خوهی معصیت مورز
از طاعت خدای طلب آبروی وجاه.
سوزنی.
شاها مترس خون ستمکاره ریختن
می ریزبی محابا خوه شای و خوه مشای.
سوزنی.
گر می بخوهی کشت چه امروز و چه فردا
ور داد خوهی داد چه فردا و چه امروز.
سوزنی.
خواه اسب وفا زین کن و زی مهر رهی تاز
خوه تیغ جفا آخته کن کین ز رهی توز.
سوزنی.
تا از بت و از می سخن انگیزد شاعر
می خوه ز بتان ختن و تبت و قرقیز.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(تَ نِ اَوْ وَ)
نام امپراطور روم شرقی از 518 تا 527 میلادی وی عموی ژوستی نین و اصلش از ایلیری است
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوستن
تصویر خوستن
خرد کردن، مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
کوبیدن خرد کردن: لشکریان بفراغت غله ها بدریدند و بکوفتند و ریع برداشتند، بضرب زدن: سلطان را بر آن لشکری خشم آمد... درویش آمد و سنگ در سرش کوفت. (گلستان)، آسیب رسانیدن، ساییدن سحق کردن: دانه ها را کوبید، نواختن طبل و مانند آن: در میان لشگر طبل بکوفتند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوستن
تصویر کوستن
((تَ))
کوفتن
فرهنگ فارسی معین
زن آبستن باردار
فرهنگ گویش مازندرانی
میل داشتن، مایل شدن، هوس کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
بستن
فرهنگ گویش مازندرانی
بستن، میل داشتن، هوس داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی