جدول جو
جدول جو

معنی ژاکت - جستجوی لغت در جدول جو

ژاکت
فرانسوی نهادگی (لباس رسمی و اعیاد)، نیمپوش جامه مردانه که تا زانو فرود آید، جامه زنانه که تمام قامت را فرا گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
ژاکت
((کِ))
جامه بافته شده نسبتاً ضخیم
تصویری از ژاکت
تصویر ژاکت
فرهنگ فارسی معین
ژاکت
پوشاک جلوباز و معمولاً دکمه دار که از پشم یا کرک بافته می شود و بالاتنه را می پوشاند، نوعی لباس زنانه که روی پیراهن می پوشند، نوعی لباس مردانه که تا زانو می رسد
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژانت
تصویر ژانت
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ساکت
تصویر ساکت
خاموش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاکت
تصویر پاکت
محفظه کاغذ نامه را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکت
تصویر راکت
افرازی است که در بازی تنیس بدست میگیرد و توپ را با آن میزنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکت
تصویر ساکت
خاموش، بی صدا، آرام کردن، خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکت
تصویر ماکت
نمونۀ کوچکی از یک وسیله، ساختمان، اتومبیل و موارد دیگر که قبل از شروع پروژۀ ساخت، برای نمایش آن، تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساکت
تصویر ساکت
خاموش، بی صدا، آرام، کسی که حرف نزند، زمانی به کار می رود که بخواهند به کسی امر به حرف نزدن یا دست کشیدن از کاری پرسر و صدا کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راکت
تصویر راکت
وسیله ای که در بازی تنیس و پینگ پونگ به دست می گیرند و با آن به توپ ضربه می زنند
نوعی موشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاکت
تصویر پاکت
کیسۀ کاغذی یا پلاستیکی که در آن نامه یا چیز دیگر بگذارند، بستۀ کوچک کاغذی یا مقوایی مثلاً پاکت سیگار، کنایه از نامه
فرهنگ فارسی عمید
کارخانه و غیره که با چوب و مقوا سازند و تغییرات لازم را در آن نهند و سپس مطابق همان نمونه ساختمان را برآورند، کارگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاکت
تصویر یاکت
فرانسوی از ریشه هلندی گشتناو
فرهنگ لغت هوشیار
((کَ))
ورقه کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن را می چسبانند و به جایی ارسال می کنند
فرهنگ فارسی معین
((کِ))
ابزاری به شکل یک صفحه توری گرد مسطح دارای دسته بلند که در بازی تنیس مورد استفاده قرار می گیرد، موشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساکت
تصویر ساکت
((کِ))
خاموش، آرام، بی صدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاکت
تصویر فاکت
((کْ))
نمونه تاریخی یا رویداد یا کلامی که نشان دهنده واقعیتی معّین باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماکت
تصویر ماکت
((کِ))
نمونه ای با ابعاد کوچک تر از هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساکت
تصویر ساکت
Quiet, Silent, Still
دیکشنری فارسی به انگلیسی
тихий , молчаливый
دیکشنری فارسی به روسی
тихий , тихий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
tranquilo, silencioso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
tranquillo, silenzioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
tranquilo, silencioso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
शांत , चुप , शांत
دیکشنری فارسی به هندی
هادئٌ , صامتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
שקט , שָׁקֵט
دیکشنری فارسی به عبری