معنی پاکت - فرهنگ فارسی معین
معنی پاکت
- پاکت((کَ))
- ورقه کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن را می چسبانند و به جایی ارسال می کنند
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پاکت
پاکت
- پاکت
- کیسۀ کاغذی یا پلاستیکی که در آن نامه یا چیز دیگر بگذارند، بستۀ کوچک کاغذی یا مقوایی مثلاً پاکت سیگار، کنایه از نامه
فرهنگ فارسی عمید
پاکت
- پاکت
- از اصل فرانسوی پاکه، بسته، و در فارسی محفظه ای از کاغذ نامه را گویند
لغت نامه دهخدا
پارت
- پارت
- پرنده ای حلال گوشت اندازه کبک که دارای منقار دراز است
فرهنگ لغت هوشیار
پالت
- پالت
- تخته بیضی شکل که نقاشان روی دست خود میگیرند که رنگهای لازمه را آماده کنند
فرهنگ لغت هوشیار