- ژانلیس
نام کرسی بخش ’کت در’ از شهرستان دیژن دارای راه آهن و قریب 1276 تن سکنه
معنی ژانلیس - جستجوی لغت در جدول جو
- ژانلیس
مادمازل استفانی فلیسیته، نام معلمۀ اطفال دوک دأرلئان و فیلیپ اگالیته مؤلف تألیفات مشهور راجع به تعلیم و تربیت، مولد در حوالی اتن (1746 -1830 میلادی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ماه اول از سال میلادی که ۳۱ روز و تقریباً برابر نیمۀ دوم دی و نیمۀ اول بهمن ماه است
(ژانْ یِ)
لغت نامه دهخدا
فرمانی که در تاریخ 17 ژانویۀ 1562 میلادی کاترین دمدیسی به پرتستانها داده و امتیازاتی به آنان اعطا کرد
(کُ یُ)
لغت نامه دهخدا
متولد بسال 1843 در سنت -ژان -سولی میو (لوآر) و متوفی در پاریس بسال 1886 م. او راست کتاب ’سه ماه در کنار گنگ و برهماپوترا’
لوئی. نویسندۀ فرانسوی، متولد در کارل (سائون الوآر) بسال 1837 و متوفی بسال 1890 م
لوئی. نویسندۀ فرانسوی، متولد در کارل (سائون الوآر) بسال 1837 و متوفی بسال 1890 م
بیرونی نویسد وی از جملۀ اصحاب تعالیم است و او ادواری را استخراج کرد که به ادوار فاللیس موسوم است، و نخستین دور آن در سال 418 بخت نصر بود، و هر دور آن 76 سال شمسی است، (از آثار الباقیه چ ساخاو ص 27)
پادشاه ایلیری و این آن کس است ’که گویند که اول بار خواص جنطیانا را بشناخت ونام خود بدین گیاه داد’، و نام او را در کتب مفردات، جنطین الملک می نویسند
نام کرسی بخش ’کروز’ از ایالت ابوسن واقع در پلاتو دژانسیو دارای 885 تن سکنه
(ژانْ یِ)
لغت نامه دهخدا
نام اولین ماه سال گریگوری یا نخستین ماه سال میلادی فرنگی که آغاز آن تقریباً برابر هفدهم دیماه جلالی است و سی ویک روز دارد
(زِ)
لغت نامه دهخدا
شهری بود در پام فیلیه و جزایر کیانه (سی یانه) در نزدیک بغاز استانبول کنونی. درتاریخ روابط ایران و یونان در زمان اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی به نام این شهر در معاهدۀ صلح سیمون اشاره شده است. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 93 شود
نام یکی از خانواده های بزرگ طبقۀ پاتریسیوس روم قدیم است که از آن مردان نامی مانند ’مانلیوس کاپیتولینوس’ و دیگران پدید آمده اند، (از اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ، ترجمه نصراﷲ فلسفی)
در لگاریتم اعداد، جزو صحیح لگاریتم را مفسر و جزو اعشاری آن را ’مانتیس’ گویند، باتوجه به معنی لگاریتم و صفر و مفسر و مانتیس، همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفر و مانتیس کلیۀ قوای صحیح ده، نیز صفر می باشد، (فرهنگ فارسی معین)
(ژانْ یِ)
لغت نامه دهخدا
آیت الله محمد، ابن علی اکبر بن محمد. از فقهاء و مراجع بزرگ تقلید و از احفاد ملا محسن فیض کاشانی است. وی به سال 1293 هجری قمری در قم متولد شد و در نجف و سامره از محضر درس اساتید بزرگ آخوند ملا کاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی و میرزا محمدتقی شیرازی بهره مند گردید و به سال 1331 هجری قمری به قم مراجعت کرد و به سال 1336 هجری قمری حوزۀ علمیۀقم را بنیاد نهاد و به سال 1340 هجری قمری مرحوم آیت الله حائری را به قم دعوت کرد و با انتقال ایشان از اراک به قم حوزۀ علمی رونق گرفت. از جمله آثار وی تعمیر مدرسه فیضیه و دارالشفاء و ساختمان چند مسجد است. از تألیفات اوست: 1- مناسک حج، با توجه به فتوای همه مراجع تقلید و به سبکی ساده و روان نگارش یافته و ازاینرو عمل بدان در هر زمان مجری است. 2- الفیض، و این کتابی است استدلالی درباره چند مسئله از قبیل مسئلۀ عدم تنجیس متنجس و عدم انفعال آب قلیل و غیره. 3- حاشیه بر کفایه الاصول. 4- حاشیه بر مکاتب شیخ انصاری. 5- حاشیه بر عروه الوثقی. 6- وسیله النجاه. 7- ذخیره العباد. وی به سال 1369 ه. ق. / 1329 هجری شمسی در 78سالگی وفات یافت و در ایوان طلا در جوار حضرت معصومه مدفون گردید. کلمه آیت الفیض مادۀ تاریخ وفات اوست. (انجم فروزان ص 138، رجال قم، قم را بشناسید، قم و روحانیت ص 155 و 156، مقدمۀ محجه البیضاء)
(اَ کَ)
لغت نامه دهخدا
مارماهی. (منتهی الارب) (تذکرۀ داود ضریر انطاکی) (ناظم الاطباء) (از المعرب جوالیقی ص 338). انقلیس. جری. جریث. حنکلیس. جنکلیز. (یادداشت مؤلف) ، محسوب. (فرهنگ فارسی معین)
(اَ ثِ)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است و آن بر دو قسم است، قسمی از آن دارای برگهای شبیه ببرگ عدس و شاخه هایی راست بطول یک وجب و ریشه کوچک و نازک است و از زمینهای شوره ناک میروید قسمی دیگر از آن دارای شاخ و برگ شبیه بشاخ و برگ گیاه موسوم به کمافیطوس و ریشه آن شبیه بریشه بقلۀ دشتی است. (از ابن بیطار) (از لکلرک). زهره. آبنوس کیانی. (واژه نامۀ گیاهی) ، گلابی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اجاص شود
حاکم نشین ایالت اواز که در کنار نونت قرار گرفته است، 8000 تن سکنه دارد، ارتفاع آن از سطح دریا 6800 گز است، دارای کلیسیای زیبایی از آثار قرن دوازده و سیزده میلادی است که انتهای آن بشکل مخروطی بنا شده و مشهور است، شارل هشتم بکمک ماکسیمیلین اطریشی در 1943م، آن را بپایان رسانده است
نام ایالتی است از ایالات دکن بهندوستان، (از ناظم الاطباء)
نوشته نشده ازقلم افتاده: چندقلم نانویس داریم، ثبت نشده روی کاغذ نیامده: حساب نانویس، آنکه یاآنچه ننویسدظنکه درنوشتن روان نیست: قلم نانویس
صحیح لگاریتم را مفسرو جزو اعشاری آنرا مانتیس گویند. توضیح باتوجه بمعنی لگاریتم و صفر مفسر و مانتیس همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفرو مانتیس کلیه قوای صحیح ده نیز صفر می باشد
بجای (انگلیسی) (منسوب به انگلیس و انگلستان) استعمال شود، جمع انگلیسها
نام نخستین ماه سال میلادی که آغاز آن تقریباً برابر هفدهم دیماه جلالی است و سی و یکروز است
