جدول جو
جدول جو

معنی چپاولگر - جستجوی لغت در جدول جو

چپاولگر
چپاولچی، چپوگر، یغماگر، غارتگر
تصویری از چپاولگر
تصویر چپاولگر
فرهنگ فارسی عمید
چپاولگر
(چَ وُ گَ)
رجوع به چپاول چی شود
لغت نامه دهخدا
چپاولگر
یغماگر، غارتگر
تصویری از چپاولگر
تصویر چپاولگر
فرهنگ لغت هوشیار
چپاولگر
صفت تاراجگر، چپاولچی، چپوچی، غارتگر، یغماگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چپاولگری
تصویر چپاولگری
غارتگری، عمل غارتگر، غارت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپاولچی
تصویر چپاولچی
چپاولگر، یغماگر، غارتگر، چپوچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپاول
تصویر چپاول
غارت، یغما، تاراج، چپو
فرهنگ فارسی عمید
(چَ وُ گَ)
غارتگری. چپوچی گری. یغماگری. چپاول. رجوع به چپاول شود
لغت نامه دهخدا
(گَ)
دهی از دهستان خان اندیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد که در یازده هزارگزی باختر هروآباد و 6 هزار و پانصدگزی شوسه هروآباد به میانه واقع شده. کوهستانی و هوایش مایل به گرمی است و مالاریاخیز میباشد. 344 تن سکنه دارد که بشغل زراعت و گله داری مشغولند و صنایع دستی آنها جاجیم بافی و گلیم بافی است. آبش از چشمه و محصولش غلات، حبوبات و سردرختی میباشد. این ده دارای معدن آب گرم است و بنام ’جرلی’ نیز نامیده میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چَ وُ)
تاختن فوجی از لشکر جداشده، بر سر مخالف از مسافت بعید. (آنندراج). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف. (ناظم الاطباء) ، غارت کردن. (فرهنگ نظام). تاراج. تالان. غارت. چپو. یغما. چپاولگری:
از ترکتاز غمزۀ شوخ ستمگرت
در کشور خرابۀ دلهاچپاول است.
زکی ندیم (از آنندراج).
، در ترکی بمعنی فوجی است که برای تاختن معین نشده باشد. (فرهنگ نظام). رجوع به چپاول کردن و چپو و تاراج و غارت و یغما و چپاولگری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چپاولچی
تصویر چپاولچی
غارتگر یغماگر
فرهنگ لغت هوشیار
تاختن فوجی از لشکر جدا شده، تاختن گروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف، غارت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپاول
تصویر چپاول
((چَ وُ))
غارت، تاراج
فرهنگ فارسی معین
صفت چپاولگر، تاراجگر، غارتگر، یغماگر، یغمایی، چپوچی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تاراج، تالان، چپو، غارت، لاش، نهب، یغما، غارتگری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
غارتگر
فرهنگ گویش مازندرانی