- چوشدن
- مکیدن
معنی چوشدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مکیدن
تازه گردیدن: (اما آنکه هر چه نوشود با متغیر و را سببی باید)
مکیدن، چیزی را میان دو لب گذاشتن و آنچه را در آن است به داخل دهان کشیدن، مزیدن، چوشیدن، چوشدن