نوعی تاخت اسب. نوعی دویدن اسب. تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه. (از ناظم الاطباء). قسمی دویدن اسب که آن را چهارگانه گویند. (یادداشت مؤلف) ، اسب خوش راه و تیزدو. (ناظم الاطباء)
نوعی تاخت اسب. نوعی دویدن اسب. تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه. (از ناظم الاطباء). قسمی دویدن اسب که آن را چهارگانه گویند. (یادداشت مؤلف) ، اسب خوش راه و تیزدو. (ناظم الاطباء)
ربع. یک چهارم. یک قسمت از چهار قسمت چیزی. ربع. ربیع. (منتهی الارب) : هزیع، مقدار یک چهاریک از شب. رجوع به چاریک و ربع و محلّه شود. - چهاریک دانگ، دو حبه. یک طسوج. (منتهی الارب)
ربع. یک چهارم. یک قسمت از چهار قسمت چیزی. رُبُع. رَبیع. (منتهی الارب) : هزیع، مقدار یک چهاریک از شب. رجوع به چاریک و ربع و مُحَلّه شود. - چهاریک دانگ، دو حبه. یک طسوج. (منتهی الارب)
از مزارع متعلقه به قاینات است. آبش از قنات و هوایش ییلاقی است. (مرآت البلدان ج 4). ده کوچکی است از دهستان شهآباد بخش حومه شهرستان بیرجند. در 6هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع است و کوهستانی و معتدل می باشد
از مزارع متعلقه به قاینات است. آبش از قنات و هوایش ییلاقی است. (مرآت البلدان ج 4). ده کوچکی است از دهستان شهآباد بخش حومه شهرستان بیرجند. در 6هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع است و کوهستانی و معتدل می باشد
چهار صورت، در اصطلاح منطق اشکال چهارگانه یا اشکال اربعۀ منطق. آن عبارت است از: شکل اول: حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع است و شرط انتاج آن ’مغکب’ یعنی باید صغری موجبه و کبری کلی باشد. شکل دوم: حد وسط در صغری و کبری محمول است و شرط انتاج آن ’خین کب’ اختلاف مقدمتین است از نظر سلب و ایجاب و کلی بودن کبری. شکل سوم: حد وسط در صغری و کبری موضوع است و شرط انتاج ’مغکاین’ یعنی صغری موجبه و یکی از دو مقدمه کلی باشد. شکل چهارم: حد وسط در صغری موضوع و در کبری محمول است و شرط انتاج ’مین کغ’ یا ’خین کاین’ میباشد که ممکن است دو صورت پیدا کند: اول آنکه دو مقدمه موجبه و صغری کلی باشد. دوم آنکه مقدمتین از نظر سلب و ایجاب اختلاف داشته باشد و یکی از آن دو کلی باشد: اوسط اگر حمل یافت در بر صغری و باز وضع به کبری گرفت شکل نخستین شمار حمل بهر دو دوم وضع بهر دو سوم رابع اشکال را عکس نخستین شمار. ؟ در جدول اشکال چهارگانه و صورتهای مختلفی که از تألیف آنها با هم پیدا میشود نموده شده است
چهار صورت، در اصطلاح منطق اشکال چهارگانه یا اشکال اربعۀ منطق. آن عبارت است از: شکل اول: حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع است و شرط انتاج آن ’مغکب’ یعنی باید صغری موجبه و کبری کلی باشد. شکل دوم: حد وسط در صغری و کبری محمول است و شرط انتاج آن ’خین کب’ اختلاف مقدمتین است از نظر سلب و ایجاب و کلی بودن کبری. شکل سوم: حد وسط در صغری و کبری موضوع است و شرط انتاج ’مغکاین’ یعنی صغری موجبه و یکی از دو مقدمه کلی باشد. شکل چهارم: حد وسط در صغری موضوع و در کبری محمول است و شرط انتاج ’مین کغ’ یا ’خین کاین’ میباشد که ممکن است دو صورت پیدا کند: اول آنکه دو مقدمه موجبه و صغری کلی باشد. دوم آنکه مقدمتین از نظر سلب و ایجاب اختلاف داشته باشد و یکی از آن دو کلی باشد: اوسط اگر حمل یافت در بر صغری و باز وضع به کبری گرفت شکل نخستین شمار حمل بهر دو دوم وضع بهر دو سوم رابع اشکال را عکس نخستین شمار. ؟ در جدول اشکال چهارگانه و صورتهای مختلفی که از تألیف آنها با هم پیدا میشود نموده شده است
دهی است از دهستان طرقبه بخش مرکزی شهرستان مشهد که در 8 هزارگزی شمال خاوری طرقبه و 15هزارگزی خاور شوسۀ قدیمی مشهد به قوچان واقع شده. دامنه و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، بنشن و میوجات، شغل اهالی زراعت و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان طرقبه بخش مرکزی شهرستان مشهد که در 8 هزارگزی شمال خاوری طرقبه و 15هزارگزی خاور شوسۀ قدیمی مشهد به قوچان واقع شده. دامنه و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، بنشن و میوجات، شغل اهالی زراعت و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان ساری که در ده هزارگزی شمال خاوری جویبار واقع است. دشت و معتدل است و 40 تن سکنه دارد آبش از چاه. محصولش غلات، پنبه و صیفی. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان ساری که در ده هزارگزی شمال خاوری جویبار واقع است. دشت و معتدل است و 40 تن سکنه دارد آبش از چاه. محصولش غلات، پنبه و صیفی. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)