جدول جو
جدول جو

معنی چهارجانب - جستجوی لغت در جدول جو

چهارجانب
(چَ / چِ نِ)
چهار سمت. رجوع به چارجانب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهارشانه
تصویر چهارشانه
ویژگی شخص تنومند و فربه که دارای شانه های پهن باشد
فرهنگ فارسی عمید
به حالتی از نشستن که زانوها در طرف راست و چپ و پای راست زیر زانوی چپ و پای چپ زیر زانوی راست قرار گیرد
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
چارسمت. چارطرف. چارسو
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
رجوع به جهودانه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
نوعی از نشستن است. مربعنشینی. قرار گرفتن روی زمین به کیفیتی که هر دو ساق پا به جانب داخل خم و با یکدیگر متقاطع گردند و سر زانوان به جانب بیرون متمایل باشند و کف پا در زیر آن واقع شود:
گفتا منشین چهارزانو
کآن هست نشانۀ تکبر
ننشستند جز دو زانو
نیکوادبان و مردم حر
گفتم چه ادب کدام حری
بشنو ز من این حقیقت مر
آموخته ایم این ادب را
ما از عرب وعرب ز اشتر.
دهخدا.
رجوع به چارزانو شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
دارای شانه های پهن و گشاده. با سینه ای پهن و قوی و پشتی فراخ. میانه بالائی با استخوان های درشت و سینه و کتفهای پهن و گشاده. دوبهری. مربوع الخلق. مربوع القامه، تنومند. رجوع به چارشانه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِطَ)
کنایه از چهارعنصر است:
زآنکه مدهوش گشته اند همه
اندرین خیمۀ چهارطناب.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
یاران و هم پیمانان چهارگانه که بر بنی امیه قیام خواستندی کرد. حسین بن علی (ع) عبدالله بن عمر. عبدالرحمن بن ابوبکر و عبدالله بن زبیر. (یادداشت مؤلف) : و معاویه از بهر این چهارگانه که بیعت نکرده اند به مدینه آمد. (مجمل التواریخ والقصص)
لغت نامه دهخدا
(چَ نِ)
ده کوچکی است از دهستان اصفاک بخش طبس شهرستان فردوس، در 63هزارگزی جنوب خاوری طبس واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
چهار قسمت از شش قسمت چیزی. ثلثان. (زمخشری) (مهذب الاسماء). دو ثلث، اصطلاح موسیقی (آواز) است. رجوع به دانگ شود، اصطلاحی در تراشیدن قلم. رجوع به چاردانگ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چهارشانه
تصویر چهارشانه
((~. نِ))
مرد تنومند که دارای شانه های پهن باشد
فرهنگ فارسی معین
حالتی مؤدبانه از نشستن که ساق پای چپ زیر زانوی راست و ساق پای راست زیر زانوی چپ قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
مربّعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
Plaid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
à carreaux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
格子图案的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
mchele
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клетку
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
kariert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клітку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
چارخانه
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
কারেক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
xadrez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
체크무늬
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
格子模様
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
משובץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
चौकड़ी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
kotak-kotak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
w kratkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
geruit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
a cuadros
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
a quadretti
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
ลายตาราง
دیکشنری فارسی به تایلندی