آن طور، آن سان، آن گونه مانند آن، چونان چنان چون: مانند، مثل، همان گونه که، همان سان که، چنانچون، برای مثال به سان آتش تیز است عشقش / چنان چون دوزخش همرنگ آذر (دقیقی - ۱۰۰) چنانچون: مانند، مثل، همان گونه که، همان سان که، چنان چون چنانچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چون آنچه چون آنچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چنانچه چنان که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چون آن که: ون آن که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چنان که
آن طور، آن سان، آن گونه مانند آن، چونان چنان چون: مانندِ، مثلِ، همان گونه که، همان سان که، چنانچون، برای مِثال به سان آتش تیز است عشقش / چنان چون دوزخش همرنگ آذر (دقیقی - ۱۰۰) چنانچون: مانندِ، مثلِ، همان گونه که، همان سان که، چنان چون چنانچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چون آنچه چون آنچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چنانچه چنان که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چون آن که: ون آن که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چنان که
کلمه تحسین است به معنی آفرین و بارک اﷲ که همه نیکی ها در ضمن آن هست، یعنی وصف نتوان کرد از غایت نیکویی. (برهان) (از جهانگیری) (از انجمن آرا). کلمه تحسین، یعنی آفرین و مرحبا و بارک اﷲ. (ناظم الاطباء). چناهن. زه. احسن. و رجوع به چناهن شود
کلمه تحسین است به معنی آفرین و بارک اﷲ که همه نیکی ها در ضمن آن هست، یعنی وصف نتوان کرد از غایت نیکویی. (برهان) (از جهانگیری) (از انجمن آرا). کلمه تحسین، یعنی آفرین و مرحبا و بارک اﷲ. (ناظم الاطباء). چناهن. زه. احسن. و رجوع به چناهن شود
نام یکی از دهستانهای بخش شوش شهرستان دزفول که در جنوب باختری دزفول و در باختر رود خانه دز واقع است. هوایش گرمسیری است و سکنۀ این دهستان و آبادیهای تابع آن 6 هزار تن میباشند. آبش از رودخانه و چاه. محصول عمده اش غلات و شغل بیشتر اهالی دیم کاری است. این دهستان از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و قصبۀ چنانه که به ’چنانه محمد’ معروف است مرکز دهستان میباشد. قریه های مهم این دهستان عبارتند از: عشیره، زامل فعیل، زمد و ساکنان این قراء ازطوایف مختلف اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام یکی از دهستانهای بخش شوش شهرستان دزفول که در جنوب باختری دزفول و در باختر رود خانه دز واقع است. هوایش گرمسیری است و سکنۀ این دهستان و آبادیهای تابع آن 6 هزار تن میباشند. آبش از رودخانه و چاه. محصول عمده اش غلات و شغل بیشتر اهالی دیم کاری است. این دهستان از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و قصبۀ چنانه که به ’چنانه محمد’ معروف است مرکز دهستان میباشد. قریه های مهم این دهستان عبارتند از: عشیره، زامل فعیل، زمد و ساکنان این قراء ازطوایف مختلف اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
آواز و صدای تیر باشد که پی درپی بیندازند. (برهان). صدای تیر را گویند که از پی هم بیندازند و آنرا شپاشاپ نیز گویند. (جهانگیری). آواز و صدای پی درپی تیر انداختن. (انجمن آرا) (آنندراج). آواز و صدای تیر پی درپی انداخته شده. (ناظم الاطباء). چخاچخ. چقاچاق. چقاچق: ز بیم چناچن که آمد ز تیر کفن گشت در زیر جوشن حریر. نظامی (از جهانگیری). رجوع به چقاچاق و چقاچق شود
آواز و صدای تیر باشد که پی درپی بیندازند. (برهان). صدای تیر را گویند که از پی هم بیندازند و آنرا شپاشاپ نیز گویند. (جهانگیری). آواز و صدای پی درپی تیر انداختن. (انجمن آرا) (آنندراج). آواز و صدای تیر پی درپی انداخته شده. (ناظم الاطباء). چخاچخ. چقاچاق. چقاچق: ز بیم چناچن که آمد ز تیر کفن گشت در زیر جوشن حریر. نظامی (از جهانگیری). رجوع به چقاچاق و چقاچق شود
دهی از بخش چوار شهرستان ایلام که در 15 هزارگزی شمال باختری چوار و 15 هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ ایلام به شاه آباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 100 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایعدستی قالیبافی و راهش مالرو است. اهالی این آبادی چادرنشین میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از بخش چوار شهرستان ایلام که در 15 هزارگزی شمال باختری چوار و 15 هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ ایلام به شاه آباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 100 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایعدستی قالیبافی و راهش مالرو است. اهالی این آبادی چادرنشین میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)