جدول جو
جدول جو

معنی چمیم - جستجوی لغت در جدول جو

چمیم
(چَ)
دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 30 هزارگزی شمال باختری اهوازو 5 هزارگزی راه شوسۀ حمیدیه به اهواز واقع است و 50 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمیم
تصویر شمیم
(دخترانه)
بوی خوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صمیم
تصویر صمیم
(پسرانه)
صمیمی، میانه، وسط، اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تمیم
تصویر تمیم
(دخترانه و پسرانه)
مهره چشم زخم، دارای خلقت تمام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شمیم
تصویر شمیم
بوی خوش، بلند، مرتفع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذمیم
تصویر ذمیم
نکوهیده، زشت، ناپسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امیم
تصویر امیم
امام ها، پیشواها، پیش نماز ها، دوازده پیشوای بزرگ که اول آنان علی بن ابی طالب (ع) و آخر آنان امام عصر می باشد، در تصوف پیرها، شیخ ها، جمع واژۀ امام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمیم
تصویر صمیم
خالص، محض، اصل، اوج و شدت هر چیز، به ویژه گرما یا سرما
صمیم زمستان: سرمای سخت وسط زمستان
از صمیم قلب: کنایه از از ته دل، از روی میل، شوق و صدق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمیم
تصویر عمیم
فرا گیرنده، شامل، کامل، تمام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمیم
تصویر رمیم
پوسیده، کهنه، استخوان پوسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمچم
تصویر چمچم
خرام، رفتار به ناز و خرام، برای مثال زمستان منهزم شد تا درآمد / سپاه ماه فروردین به چمچم (پوربها - رشیدی)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلیم
تصویر چلیم
نوعی قلیان، سر قلیان گلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دمیم
تصویر دمیم
زشت، زشت رو، حقیر و پست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمیم
تصویر طمیم
نوعی پارچه و جامۀ فاخر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمیم
تصویر تمیم
متردد بودن میان دو چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذمیم
تصویر ذمیم
نا پسند، نکوهیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همیم
تصویر همیم
خلش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمیم
تصویر نمیم
سخن چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قمیم
تصویر قمیم
تره خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غمیم
تصویر غمیم
شیر جوشیده، ماست، نو گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمیم
تصویر عمیم
کامل، هر چه فراهم آید، تمام
فرهنگ لغت هوشیار
هیدخ اسپنیک تند، یانه سپید (یانه کتان)، نرم دویدن برد سپید که مشاهده مشرقه را بدان می پوشانیدند و از آن لباس فاخر می کردند و نیز کفن مرده می ساختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صمیم
تصویر صمیم
خالص، بی آمیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضمیم
تصویر ضمیم
همراه، گرد آورده همراه صاحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمیم
تصویر دمیم
پست، زشتروی، خرد، انداینده روغن مالیدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمیم
تصویر شمیم
بوی خوش، بوی عطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمیم
تصویر رمیم
پوسیده شدن استخوان، کهنه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمیم
تصویر جمیم
گیاه بسیار و انبوه که زمین را بپوشاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمین
تصویر چمین
شاش بول ادرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمچم
تصویر چمچم
چمچمه ملعقه کفگیر
فرهنگ لغت هوشیار
سر قلیان، قلیان. گیاهی از رده پیوسته گلبرگان که خود تیره جدا گانه ای را شبیه به تیره زیتونیان تشکیل میدهد و آن در مرداب میروید و دارای گلهای تنها و چهار قسمتی است ابو قرنین شاه بلوط آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیم
تصویر امیم
نیک بالا خوش اندام، کوفته بینی، شکسته سر، یاوه گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمیم
تصویر حمیم
قریب و خویشاوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمیم
تصویر خمیم
ممدوح، گران روح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمیم
تصویر تمیم
((تَ))
تمام و کامل، استوار، سخت
فرهنگ فارسی معین