جدول جو
جدول جو

معنی چمتو - جستجوی لغت در جدول جو

چمتو
(چَ)
ده کوچکی از دهستان اشکور پایین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 57 هزارگزی جنوب رودسر و 6 هزارگزی شوئیل واقع است و 79 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات دیمی ومختصر فندق است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چتو
تصویر چتو
پرده، تجیر، برای مثال دگر ریاحین چون دختران دامن کش / گرفته گرد خواتین گل زرشک چتو (نزاری - رشیدی - چتو)
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل، دارای 170 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصولش غلات و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
ریسمانی باشد که بدان دزدان را از حلق آویزند، (برهان)
لغت نامه دهخدا
(چَ تَ)
به معنی چمتاک است که کفش و پای افزار باشد. (برهان). به معنی چمتاک و چمشاک است. (جهانگیری). کفش و پای افزار. (ناظم الاطباء). و رجوع به چمتاک و چمشاک و چمشک شود
لغت نامه دهخدا
(چَ)
پرده ای باشد که بر روی چیزها پوشند. (برهان). بمعنی پرده است. (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ شعوری). پرده باشد. (جهانگیری). پرده و حجابی که بر روی چیزی پوشند. (ناظم الاطباء). پرده. (فرهنگ نظام) :
دگر ریاحین چون دختران دامنکش
گرفته گرد خواتین گل ز رشک چتو.
نزاری قهستانی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دور ودراز سیر کردن و دور رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، دراز کشیدن: و متوت الحبل، دراز کشیدم رسن را. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کشیدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(چَ کَ)
دهی جزء دهستان اشکور پایین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 4 هزارگزی جنوب رودسر و 7 هزارگزی جنوب سی پل واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 105 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. بنشن، فندق و گردو. شغل اهالی زراعت. گله داری و کرباس بافی و راهش مالرو و صعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
از روستاهای قدیمی منطقه ی قائم شهر که در حال حاضر با نام
فرهنگ گویش مازندرانی
کوله پشتی چوپانان و کشاورزان که از جنس پشم دست باف است
فرهنگ گویش مازندرانی
چه طور
فرهنگ گویش مازندرانی
عقب گرد کردن، واپس رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی