ساقی را گویند. (برهان). ساقی باشد. (جهانگیری). به معنی ساقی که پیاله دهد. (انجمن آرا) (آنندراج). ساقی. (شرفنامۀ منیری) (ناظم الاطباء). باده پیما. میگسار. گسارنده و دهنده می: یکی سوی می ای چمانی به چم به لب داروی کی، به کف جام جم. ملک الشعراء کاشانی (از انجمن آرا). ، خرامان را گویند. (برهان). با حشمت و شوکت خرامان. (ناظم الاطباء). و رجوع به چمان شود
ساقی را گویند. (برهان). ساقی باشد. (جهانگیری). به معنی ساقی که پیاله دهد. (انجمن آرا) (آنندراج). ساقی. (شرفنامۀ منیری) (ناظم الاطباء). باده پیما. میگسار. گسارنده و دهنده می: یکی سوی می ای چمانی به چم به لب داروی کی، به کف جام جم. ملک الشعراء کاشانی (از انجمن آرا). ، خرامان را گویند. (برهان). با حشمت و شوکت خرامان. (ناظم الاطباء). و رجوع به چمان شود
دهی از دهستان کوهساران بخش مینودشت شهرستان گرگان که در 22 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت واقع است. دامنه و معتدل است. و 515 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات، لبنیات و ابریشم. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان، بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب و راهش مالرو است. این آبادی از سه محل بالا، وسط، پایین تشکیل شده. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان کوهساران بخش مینودشت شهرستان گرگان که در 22 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت واقع است. دامنه و معتدل است. و 515 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات، لبنیات و ابریشم. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان، بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب و راهش مالرو است. این آبادی از سه محل بالا، وسط، پایین تشکیل شده. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ظرفی که در آن شراب می خورند، پیاله، ساغر، جام، برای مثال همچو بلبل لحن و دستان ها زنند / چون لبالب شد چمانه و بلبله (ناصرخسرو - ۲۸۱)، کدویی که در آن شراب کنند، حیوان، جانور، برای مثال چه لافی که من یک چمانه بخوردم / چه فضل است پس مر تو را بر «چمانه» (ناصرخسرو - ۴۱)
ظرفی که در آن شراب می خورند، پیاله، ساغر، جام، برای مِثال همچو بلبل لحن و دستان ها زنند / چون لبالب شد چمانه و بلبله (ناصرخسرو - ۲۸۱)، کدویی که در آن شراب کنند، حیوان، جانور، برای مِثال چه لافی که من یک چمانه بخوردم / چه فضل است پس مر تو را بر «چمانه» (ناصرخسرو - ۴۱)
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)