دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 59 هزارگزی شمال باختری قاین واقع شده، دامنه و گرمسیر است و 57 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و شلغم، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 59 هزارگزی شمال باختری قاین واقع شده، دامنه و گرمسیر است و 57 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و شلغم، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار که در 24 هزارگزی شمال باختری رودبار و 10 هزارگزی رستم آباد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 136 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سیاه رود. محصولش برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار که در 24 هزارگزی شمال باختری رودبار و 10 هزارگزی رستم آباد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 136 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سیاه رود. محصولش برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 27هزارگزی جنوب اردل، متصل به راه مالرو شلیل به دوپلان. هوای آن معتدل است و 93 تن سکنه دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 27هزارگزی جنوب اردل، متصل به راه مالرو شلیل به دوپلان. هوای آن معتدل است و 93 تن سکنه دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
مخفف سلاح شور. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سپاهی و مستعد قتال و جدال باشد و معنی آن سلاح ورز است که از سلاح بهم رسانیدن و تحصیل کردن اسباب جنگ باشد و در عربی مقدمه الجیش خوانند و به ترکی شرباشاران گویند. (برهان). سلاح ورز است یعنی مرد جنگی که اسباب جنگ او آماده باشد و ورزش و استعمال سلاح بسیار کند چرا که این لفظ مرکب است از سلح که مخفف سلاح باشد و از لفظ شور که مشتق از شوریدن باشد و معنی شوریدن باهم زدن چیزهاو استعمال و وزرش کردن. (غیاث اللغات) : چه خوش گفت آن تهی دست سلحشور جوی زر بهتر از پنجاه من زور. سعدی. سالی از بلخ بامیانم سفر بود... جوانی ببدرقه همراه ما شد سپرباز، چرخ انداز، سلحشور. (گلستان). بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن بلعب زهرۀ چنگی و مریخ سلحشورش. حافظ. ، پیادۀ سلاح بدست. (برهان)
مخفف سلاح شور. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سپاهی و مستعد قتال و جدال باشد و معنی آن سلاح ورز است که از سلاح بهم رسانیدن و تحصیل کردن اسباب جنگ باشد و در عربی مقدمه الجیش خوانند و به ترکی شرباشاران گویند. (برهان). سلاح ورز است یعنی مرد جنگی که اسباب جنگ او آماده باشد و ورزش و استعمال سلاح بسیار کند چرا که این لفظ مرکب است از سلح که مخفف سلاح باشد و از لفظ شور که مشتق از شوریدن باشد و معنی شوریدن باهم زدن چیزهاو استعمال و وزرش کردن. (غیاث اللغات) : چه خوش گفت آن تهی دست سلحشور جوی زر بهتر از پنجاه من زور. سعدی. سالی از بلخ بامیانم سفر بود... جوانی ببدرقه همراه ما شد سپرباز، چرخ انداز، سلحشور. (گلستان). بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن بلعب زهرۀ چنگی و مریخ سلحشورش. حافظ. ، پیادۀ سلاح بدست. (برهان)
گازی است زردرنگ (19 = F) که بوسیلۀ مواسان و دوار بصورت مایع درآمده است و بعداً آن را در ئیدرژن مایع بصورت جامد درآورده اند. وزن مخصوص آن 1/31 و در منهای 187 درجه میجوشد، و تنفس آن خطرناک است. (فرهنگ فارسی معین)
گازی است زردرنگ (19 = F) که بوسیلۀ مواسان و دوار بصورت مایع درآمده است و بعداً آن را در ئیدرژن مایع بصورت جامد درآورده اند. وزن مخصوص آن 1/31 و در منهای 187 درجه میجوشد، و تنفس آن خطرناک است. (فرهنگ فارسی معین)
دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار که دارای 154 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، پنبه و زیره است. کاردستی مردم بافتن کرباس است. (از فرهنگ جغرافیایی ج 9)
دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار که دارای 154 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، پنبه و زیره است. کاردستی مردم بافتن کرباس است. (از فرهنگ جغرافیایی ج 9)
عمر بن شور. از روات است و درک صحبت شعبی کرده است. روات در علم حدیث به عنوان افراد با دانش و تجربه در جمع آوری احادیث شناخته می شوند. آنان با سفر به مناطق مختلف برای شنیدن احادیث، دقت در تحلیل اسناد و ملاقات با راویان مختلف، تلاش می کردند که احادیث صحیح و معتبر را از دیگر روایت ها تفکیک کنند. بدون تلاش های این روات، بسیاری از آموزه های اسلامی به درستی به مسلمانان نمی رسید.
عمر بن شور. از روات است و درک صحبت شعبی کرده است. روات در علم حدیث به عنوان افراد با دانش و تجربه در جمع آوری احادیث شناخته می شوند. آنان با سفر به مناطق مختلف برای شنیدن احادیث، دقت در تحلیل اسناد و ملاقات با راویان مختلف، تلاش می کردند که احادیث صحیح و معتبر را از دیگر روایت ها تفکیک کنند. بدون تلاش های این روات، بسیاری از آموزه های اسلامی به درستی به مسلمانان نمی رسید.
دهی است از دهستان بیرون یشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر که در 11 هزارگزی شمال خاور حسن کیف و 3 هزارگزی شمال راه شوسۀ مرزان آباد- کلاردشت واقع است. کوهستانی و معتدل است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان بیرون یشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر که در 11 هزارگزی شمال خاور حسن کیف و 3 هزارگزی شمال راه شوسۀ مرزان آباد- کلاردشت واقع است. کوهستانی و معتدل است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
چاخچور، چاقچور، دولاغ، (ناظم الاطباء)، مبدل چاقچور است، (فرهنگ نظام)، چاقشر، (ناظم الاطباء)، قسمی از جوراب که از نوک انگشتان پا تا کمر را میپوشاند، (ناظم الاطباء)، چیزی است از عالم موزه که پشمین و سقرلاتی باشد، (آنندراج)
چاخچور، چاقچور، دولاغ، (ناظم الاطباء)، مبدل چاقچور است، (فرهنگ نظام)، چاقشر، (ناظم الاطباء)، قسمی از جوراب که از نوک انگشتان پا تا کمر را میپوشاند، (ناظم الاطباء)، چیزی است از عالم موزه که پشمین و سقرلاتی باشد، (آنندراج)
گازی است زرد رنگ که به وسیله مواسان و دوار به صورت مایع درآمده است و بعداً آن را در ئیدروژن مایع به صورت جامد درآورده اند. وزن مخصوص آن 31 /1 و در منهای 187 درجه می جوشد و تنفس آن خطرناک است
گازی است زرد رنگ که به وسیله مواسان و دوار به صورت مایع درآمده است و بعداً آن را در ئیدروژن مایع به صورت جامد درآورده اند. وزن مخصوص آن 31 /1 و در منهای 187 درجه می جوشد و تنفس آن خطرناک است