منسوب به نفس. از نفس. (یادداشت مؤلف). رجوع به نفس شود، منسوب به نفس اماره. مقابل روحانی: متابعت وساوس شیطانی و موافقت هواجس نفسانی نمودی. (سندبادنامه ص 86). چه خبر دارد از حقیقت عشق پای بند هوای نفسانی. ؟
منسوب به نفس. از نفس. (یادداشت مؤلف). رجوع به نفس شود، منسوب به نفس اماره. مقابل روحانی: متابعت وساوس شیطانی و موافقت هواجس نفسانی نمودی. (سندبادنامه ص 86). چه خبر دارد از حقیقت عشق پای بند هوای نفسانی. ؟
منسوب به نیسان. یا ابر نیسانی. ابری که در ماه نیسان پدید آید: ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را (دیوان کبیر 45: 1)
منسوب به نیسان. یا ابر نیسانی. ابری که در ماه نیسان پدید آید: ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را (دیوان کبیر 45: 1)
نفسانی در فارسی روانی منسوب به نفس مربوط به نفس: پس جنباننده این جسم نخستین عقلی نبود و نه طبعی بلکه نفسانی بود. یا کیفیات نفسانی. حالاتی که در نفس انسانی جریان می یابد
نفسانی در فارسی روانی منسوب به نفس مربوط به نفس: پس جنباننده این جسم نخستین عقلی نبود و نه طبعی بلکه نفسانی بود. یا کیفیات نفسانی. حالاتی که در نفس انسانی جریان می یابد