رانندۀ لشکر یعنی جمعی که از پس لشکر براه روند. (برهان). مرادف چغداول و چغدل بمعنی گروهی است که از پس لشکر براه روند و رانندۀ لشکر باشد و چنداول نیز گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول و چغدل و چنداول شود
رانندۀ لشکر یعنی جمعی که از پس لشکر براه روند. (برهان). مرادف چغداول و چغدل بمعنی گروهی است که از پس لشکر براه روند و رانندۀ لشکر باشد و چنداول نیز گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول و چغدل و چنداول شود
گروهی و جماعتی را گویند که از پس لشکر براه روند و رانندۀ لشکر باشند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چنداول. (برهان) (ناظم الاطباء). چغدل و چغدول. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغدل و چغدول و چنداول شود
گروهی و جماعتی را گویند که از پس لشکر براه روند و رانندۀ لشکر باشند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چنداول. (برهان) (ناظم الاطباء). چغدل و چغدول. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغدل و چغدول و چنداول شود
بمعنی چغداول است و آن جمعی باشند که از عقب لشکر براه روند و لشکر را برانند. مرادف چغداول و چغدول بمعنی گروهی است که از پس لشکر راه روند و رانندۀ لشکر باشند و چغداول نیز گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول و چغول و چنداول شود
بمعنی چغداول است و آن جمعی باشند که از عقب لشکر براه روند و لشکر را برانند. مرادف چغداول و چغدول بمعنی گروهی است که از پس لشکر راه روند و رانندۀ لشکر باشند و چغداول نیز گویند. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغداول و چغول و چنداول شود