جدول جو
جدول جو

معنی چرندگویی - جستجوی لغت در جدول جو

چرندگویی
(چَ رَ)
یاوه گویی. حرف مفت زنی. مهمل بافی. پرت و پلا گویی. رجوع به چرند و پرند گفتن و چرندگوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرب گویی
تصویر چرب گویی
چرب زبانی، شیرین سخنی
فرهنگ فارسی عمید
(قَ رَ / رِ دُ)
یاوه گوی. مهمل گوی. گویندۀ سخن بیهوده و بی معنی. چرت و پرت گوی. گویندۀ پرت و پلا. حرف مفت زن. مهمل باف. رجوع به چرند و چرند گفتن و چرند گویی شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
سخن خنک و بیمزه، تسلای خنک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چرند گوی
تصویر چرند گوی
مهمل گوی، یاوه گو، سخن بیهوده و بی معنی، مهمل باف
فرهنگ لغت هوشیار