جدول جو
جدول جو

معنی چرنائیا - جستجوی لغت در جدول جو

چرنائیا
(چِ)
رودی در کریمه (قریم) که در خلیخ ’سباستوپول’ به دریای سیاه میریزد و بستر آن از پل ’تراکتیر’ 43هزار گز است، در این محل قشون متحدین (فرانسویها و انگلیسیها و پیه مونیها) بر روس ها در تاریخ 15 اوت 1855 میلادی پیروز شدند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام وزیر چاندرا گوپتا امپراطور هندوستان ’کلمه شاناق باید معرب از اسم هندی چاتاکیا وزیر معروف چاندرا گوپتا امپراطور هندوستان باشد که در حدود 321 الی 298 ق میلادی سلطنت میکرده است این چاناکیا مردی دانشمند و صاحب تألیفاتی بود و بعید نیست که کتاب السموم نیز از وی باشد’، (از کتاب علوم عقلی در تمدن اسلامی کتر صفا ص 88)
لغت نامه دهخدا
(بَ / بُ)
برنایی. رجوع به برنایی شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
نسبت است به بنی القرناء. (لباب الانساب). رجوع به قرنانی شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
طایفه ای از کردهای ایران ساکن طرهان. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 65)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نای رومی است که سرنا باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وَ / وُ)
برنائی. جوانی:
نگر تا نیز بیهوده نگویی
به پیری طبع ورنائی نجویی.
(ویس و رامین).
رجوع به برنا وورنا شود
لغت نامه دهخدا
(چِ)
رجوع به چرا شود، علت. دلیل: باید که چرائی این بدانی. (دانشنامۀ علائی چ شرکت مطبوعات ص 88) ، چرا گفتن.
- چونی و چرائی، بحث و گفتگو:
دعوی که مجرد بود از شاهد معنی
باطل شودش اصل به چونی و چرائی.
سنائی
لغت نامه دهخدا
(چَ)
چرنده. حیوان چرنده. ستور چرنده:
وانکه نیابد طریق سوی خرابیت
از تو چرا جوید آن ستور چرائی.
ناصرخسرو.
گر می بخرد بقا نیابی
بیهوده چرائی ای چرائی.
ناصرخسرو.
و شیر حیوان چرائی خوشتر و لطیف تر باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چرائی
تصویر چرائی
چرنده، حیوان و ستور چرنده بچه دلیل، چرا گفتن، بحث و گفتگو
فرهنگ لغت هوشیار