جدول جو
جدول جو

معنی چرخلان - جستجوی لغت در جدول جو

چرخلان
(چَ خَ)
دهی از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه که در 19هزارگزی باختر سقز و 2هزارگزی جنوب مرزاله واقع است. دامنه و سردسیر است و 25 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، حبوبات و توتون، شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه، جاجیم و پلاس وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردلان
تصویر اردلان
(پسرانه)
مرکب از ارد (درستی و راستی و پارسائی) + لان (مزید موخر)، نام طایفه ای از ایلات کرد ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارسلان
تصویر ارسلان
(پسرانه)
مرد افکن، شکست ناپذیر، شیر، دلیر، شجاع، نام پادشاه سلجوقی، نام پسر مسعود غزنوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
چرخنده، گردان، در حال چرخیدن
فرهنگ فارسی عمید
(رِ)
جمع واژۀ رخله و رخل و رخل. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (متن اللغه). رجوع به رخل و رخل شود
لغت نامه دهخدا
(چَ)
گردان. گردگردان. چرخنده، در حال چرخیدن، در حال چرخانیدن
لغت نامه دهخدا
(چُ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’بعقیدۀ صاحب معجم البلدان شهریست در خوزستان در نزدیکی شوش’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 218). در معجم البلدان ’جرخان’ (با جیم) بضم اول شهری بخوزستان نزدیک شوش یاد شده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از درخشان
تصویر درخشان
تابان، روشنی دهنده، لرزان و تابان، فروزان، ساطع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارطلان
تصویر ارطلان
لاتینی گشته توکا از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی درنده شیر شیر، دلیر، یکی از ویژه نام های ترکی است شیر درنده، شیر، مجازاًمرد شجاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درخشان
تصویر درخشان
براق، نورانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برخلاف
تصویر برخلاف
به وارون
فرهنگ واژه فارسی سره
چرخنده، دوار، گردان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
الدّوريّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
Rotating, Swaying
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotatif, se balançant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotante, oscillante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
вращающийся , колеблющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotierend, schwingend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
обертовий , коливаючийся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
obracający się, kołyszący się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
旋转的 , 摇摆的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotativo, balançando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
roterend, schommelend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotatorio, balanceándose
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
หมุน , โยก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
گھومنے والا , جھولتا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
ঘূর্ণমান , দুলন্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
inazunguka, kutikisika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
dönen, sallanan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
회전하는 , 흔들리는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
סובב , מתנדנד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
घूर्णनशील , झूलते हुए
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
berputar, bergoyang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
回転する , 揺れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی