جدول جو
جدول جو

معنی چرخاب - جستجوی لغت در جدول جو

چرخاب
چرخی که بقوه آب حرکت کند، گرداب
تصویری از چرخاب
تصویر چرخاب
فرهنگ لغت هوشیار
چرخاب
چرخی که به قوۀ آب حرکت کند، چرخی که آب آن را بگرداند، گرداب
تصویری از چرخاب
تصویر چرخاب
فرهنگ فارسی عمید
چرخاب
((چَ))
چرخی که به قوه آب حرکت کند
تصویری از چرخاب
تصویر چرخاب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرخاب
تصویر سرخاب
(دخترانه)
سهراب، گلگون، شاداب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر رستم پهلوان شاهنامه و تهمینه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چرکاب
تصویر چرکاب
آب ناپاک و کثیف
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ای سرخ رنگ که زنان بگونه خود مالند گلگونه غازه، نوعی مرغابی سرخ رنگ خرچال شوار شوال، شراب لعلی، خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
چرخنده، گردان، در حال چرخیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخاب
تصویر سرخاب
گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخاب
تصویر سرخاب
((سُ))
ماده ای سرخ رنگ که زنان به گونه خود مالند، گلگونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
Rotating, Swaying
دیکشنری فارسی به انگلیسی
вращающийся , колеблющийся
دیکشنری فارسی به روسی
rotierend, schwingend
دیکشنری فارسی به آلمانی
обертовий , коливаючийся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
obracający się, kołyszący się
دیکشنری فارسی به لهستانی
旋转的 , 摇摆的
دیکشنری فارسی به چینی
rotativo, balançando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
rotatorio, balanceándose
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
rotatif, se balançant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
roterend, schommelend
دیکشنری فارسی به هلندی
หมุน , โยก
دیکشنری فارسی به تایلندی
دائريٌ , تردّدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
घूर्णनशील , झूलते हुए
دیکشنری فارسی به هندی
סובב , מתנדנד
دیکشنری فارسی به عبری
回転する , 揺れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
회전하는 , 흔들리는
دیکشنری فارسی به کره ای
inazunguka, kutikisika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ঘূর্ণমান , দুলন্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
گھومنے والا , جھولتا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو