جدول جو
جدول جو

معنی چراجا - جستجوی لغت در جدول جو

چراجا(چَ)
مرتع و چراگاه. (ناظم الاطباء). چراجای. رجوع به چراگاه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چراجای
تصویر چراجای
چراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، علفزار، مرتع، چرازار، سبزه زار، چرام، مسارح، چراخوٰار، چراخور، چرامین
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
رجوع به چراجا شود
لغت نامه دهخدا
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’قریه ای است از ولایت جوین’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 217)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
همشیره زادۀ ترابای خوش نویس است. در بدو حال نقاشی میکرد، ترک کرده در مقام قناعت و صلاح بوده کمال پرهیز داشت و عبادت بسیار میکرد. در مذمت بی نماز گفته:
آن سجده پیش آدم و این پیش حق نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز.
مدتی در اصفهان با میرزا حسن واهب مشاعره داشت، گاهی بیتی میگفت منجمله شعرش این است در تعریف اصفهان:
از آن درفش فریدون گرفت عالم را
که پیش دامن آهنگر صفاهانست.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 395)
لغت نامه دهخدا
راجاه، راج معرب راجه یا مهرجاه لقب سلاطین غیرمسلمان هند، (النقود العربیه ص 134)، راجه، مهاراجه، مهاراجا، و رجوع به راجه و مهاراجه شود
لغت نامه دهخدا
مرتع
فرهنگ گویش مازندرانی