جدول جو
جدول جو

معنی چراجای

چراجای
چراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، علفزار، مرتع، چرازار، سبزه زار، چرام، مسارح، چراخوٰار، چراخور، چرامین
تصویری از چراجای
تصویر چراجای
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چراجای

چراجا

چراجا
مرتع و چراگاه. (ناظم الاطباء). چراجای. رجوع به چراگاه شود
لغت نامه دهخدا

چراغانی

چراغانی
جشن، آئین بستن کوی و برزن و شهر و چراغ بسیار روشن کردن
چراغانی
فرهنگ لغت هوشیار

چراغان

چراغان
عمل روشن کردن چراغهای بسیار در چشن و شادمانی چراغانی، مجلس شادمانی که در آن چراغهای بسیار روشن کنند، نوعی شکنجه که چند جای سر و تن محکوم را سوراخ کرده فتیله یا شمع افروخته در آن سوراخها فرو میکردند
فرهنگ لغت هوشیار

چراغان

چراغان
عمل روشن کردن چراغ های بسیار در شب های جشن و شادمانی، مجلس جشن که در آن چراغ بسیار روشن کرده باشند، کنایه از نوعی شکنجه بوده که چند جای سروتن محکوم را سوراخ میکردند و در آن سوراخ ها فتیله یا شمع افروخته فرو می کردند
چراغان
فرهنگ فارسی عمید

چرازار

چرازار
چَراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، عَلَفزار، مَرتَع، سَبزِه زار، چَرام، مَسارِح، چَراجای، چَرامین، چَراخوٰار، چَراخور
چرازار
فرهنگ فارسی عمید