مرکّب از: چهار + صد، عددی که از چهار برابر کردن عدد صد پیدا شود و نمایندۀ آن در ارقام ’400’ و در حساب جمل ’ت’ است. (از یادداشت مؤلف)، اربعمائه: بفرمود تا آن چهارصد مرد رابند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی) : سریّه، چهارصد مرد
مُرَکَّب اَز: چهار + صد، عددی که از چهار برابر کردن عدد صد پیدا شود و نمایندۀ آن در ارقام ’400’ و در حساب جمل ’ت’ است. (از یادداشت مؤلف)، اربعمائه: بفرمود تا آن چهارصد مرد رابند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی) : سَریّه، چهارصد مرد
جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند. پارچه ای سه گوشه یا چهارگوشه که زنان بر سر بندند. روسری. روپاک. معجر. مقنعه. خمار. نصیف. شالی که آن را دور سر پیچند و سر و گردن را بدان پوشند و ظاهراً مخفف ’چادرقد’ باشد. و رجوع بچادر شود
جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند. پارچه ای سه گوشه یا چهارگوشه که زنان بر سر بندند. روسری. روپاک. معجر. مقنعه. خمار. نصیف. شالی که آن را دور سر پیچند و سر و گردن را بدان پوشند و ظاهراً مخفف ’چادرقد’ باشد. و رجوع بچادر شود
شرق و غرب و جنوب و شمال. (آنندراج). مشرق و مغرب و شمال و جنوب. (ناظم الاطباء). چار جهت: کردرها در حرم کاینات هفت خط و چارحد و شش جهات. نظامی. سرای شرع را چون چارحد بست بنابر چاردیوار ابد بست. نظامی. بر قرعۀ چارحد کویت فالی زنم ازبرای رویت. نظامی. ، توسعاً همه و تمامی جائی: جهان را همه چارحد گشت و دید که بی چارحد ملک نتوان خرید. نظامی. که حکم تو بر چارحد جهان رونده است بر آشکار و نهان. نظامی
شرق و غرب و جنوب و شمال. (آنندراج). مشرق و مغرب و شمال و جنوب. (ناظم الاطباء). چار جهت: کردرها در حرم کاینات هفت خط و چارحد و شش جهات. نظامی. سرای شرع را چون چارحد بست بنابر چاردیوار ابد بست. نظامی. بر قرعۀ چارحد کویت فالی زنم ازبرای رویت. نظامی. ، توسعاً همه و تمامی جائی: جهان را همه چارحد گشت و دید که بی چارحد ملک نتوان خرید. نظامی. که حکم تو بر چارحد جهان رونده است بر آشکار و نهان. نظامی
چهارحد، دهی جزء بخش خرقان شهرستان ساوه، 42 هزارگزی باختر رازقان و 18 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و سردسیر با589 تن سکنه و آب آن از چشمه سار و رود محلی، محصول آنجا غلات و سیب و قلمستان و لبنیات و عسل، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است، راه مالرو ایل شاهسون بغدادی در بهار به حدود این ده می آیند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
چهارحد، دهی جزء بخش خرقان شهرستان ساوه، 42 هزارگزی باختر رازقان و 18 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و سردسیر با589 تن سکنه و آب آن از چشمه سار و رود محلی، محصول آنجا غلات و سیب و قلمستان و لبنیات و عسل، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است، راه مالرو ایل شاهسون بغدادی در بهار به حدود این ده می آیند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)