جدول جو
جدول جو

معنی چارخایگی - جستجوی لغت در جدول جو

چارخایگی
(یَ / یِ)
شجاعت و جنگجویی، میل وافر به زنان داشتن:
پیرانه سر که پشت امیدی دوتا شده
از چارخایگی دو سه جا کدخدا شده.
امیدی (از آنندراج).
، کنایه از مفسدی و حیله گری.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ یَ / یِ)
حالت و چگونگی چهارخایه. مجازاً دلیری و جنگجوئی. گندآوری. خایه داری، زن بارگی. داشتن میل فراوان بزنان. رجوع به چارخایگی شود
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
ادره. دبه خایگی. غری. فتق. رجوع به باد خصیه، بادخایه، بادخوار، بادخور شود، غلام تمام در جوانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، شتابنده. (غیاث). مسرع و سبقت گیرنده. (قطر المحیط). ج، بوادر. (قطر المحیط) ، میوۀ رسیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، راست گوی بود. (نسخۀ خطی فرهنگ اوبهی).
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
شجاع و جنگجوی. (ناظم الاطباء) ، کسی که مایل به زنان باشد. (ناظم الاطباء) ، کنایه از مفسد و محیل. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
منسوب به چارپا:
چو پاکی و پاکیزه رایی کنی
چرا دعوی چارپایی کنی،
نظامی
لغت نامه دهخدا
خوت کا، پرنده ای است که نام علمی آن anatidaoamescrecca است
فرهنگ گویش مازندرانی