چارعنصر. چارآخشیج. عناصراربعه. آخشیجان. آب و خاک و باد و آتش: چو این چارگوهر بجای آمدند ز بهر سپنجی سرای آمدند. فردوسی. میراث ستان هفت کشور منصوبه گشای چارگوهر. نظامی. ز آن بزرگی که در سگالش اوست چارگوهر چهاربالش اوست. نظامی. جهت را شش گریبان در سرافکند زمین را چارگوهر در برافکند. نظامی. و رجوع به چارگهر و چهارگوهر شود
چارعنصر. چارآخشیج. عناصراربعه. آخشیجان. آب و خاک و باد و آتش: چو این چارگوهر بجای آمدند ز بهر سپنجی سرای آمدند. فردوسی. میراث ستان هفت کشور منصوبه گشای چارگوهر. نظامی. ز آن بزرگی که در سگالش اوست چارگوهر چهاربالش اوست. نظامی. جهت را شش گریبان در سرافکند زمین را چارگوهر در برافکند. نظامی. و رجوع به چارگهر و چهارگوهر شود
چارگوهر. چار عنصر. چارآخشیج. عناصر اربعه. آب و خاک و باد و آتش: پسری چون تو نزادند در این شش روزن هفت سیاره و نه دایره و چارگهر. سنایی. پیر حکمت نه پیر هفت اختر پیر ملت نه پیر چارگهر. سنایی. بر هفت خزانه در گشاده بر چارگهر قدم نهاده. نظامی. و رجوع به چارگوهر و چهارگوهر شود
چارگوهر. چار عنصر. چارآخشیج. عناصر اربعه. آب و خاک و باد و آتش: پسری چون تو نزادند در این شش روزن هفت سیاره و نه دایره و چارگهر. سنایی. پیر حکمت نه پیر هفت اختر پیر ملت نه پیر چارگهر. سنایی. بر هفت خزانه در گشاده بر چارگهر قدم نهاده. نظامی. و رجوع به چارگوهر و چهارگوهر شود
نام یکی از معابر جیحون، به مناسبت شهری با همین نام بدانجا، چارجوی، صاحب مرآت البلدان آرد: در سنۀ نهصد و سی و در مرتبۀ دوم که عبیداﷲخان اوزبک از ماوراءالنهر بقصد تسخیر خراسان از معبر چارجوی جیحون عبور نموده بمرو آمد و ازمرو بجانب مشهد مقدس رانده این شهر را محاصره کرد وبحیطۀ تصرف درآورد و از آنجابه استراباد تاخت و بعد بطرف بلخ معاودت نمود، (مرآت البلدان ج 4 ص 44)
نام یکی از معابر جیحون، به مناسبت شهری با همین نام بدانجا، چارجوی، صاحب مرآت البلدان آرد: در سنۀ نهصد و سی و در مرتبۀ دوم که عبیداﷲخان اوزبک از ماوراءالنهر بقصد تسخیر خراسان از معبر چارجوی جیحون عبور نموده بمرو آمد و ازمرو بجانب مشهد مقدس رانده این شهر را محاصره کرد وبحیطۀ تصرف درآورد و از آنجابه استراباد تاخت و بعد بطرف بلخ معاودت نمود، (مرآت البلدان ج 4 ص 44)