از مامی گونیان ارمنستان است الیزه وارتابد مورخ ارمنی در شمار سپاهیان وی بوده است و وقایع جنگهای او را با ایرانیان یادداشت کرده و در کتابی به نام ’تاریخ وارتانیان’گنجانده است، (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 198)
از مامی گونیان ارمنستان است الیزه وارتابد مورخ ارمنی در شمار سپاهیان وی بوده است و وقایع جنگهای او را با ایرانیان یادداشت کرده و در کتابی به نام ’تاریخ وارتانیان’گنجانده است، (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 198)
طنبور و رباب چهار تار را گویند، (برهان)، کنایه از چهار عنصر و عالم و دنیا هم هست به اعتبار چهار رکن، (برهان) (آنندراج)، چارگوهر، (آنندراج)، چارلا و رجوع به چار تار و چار تاره شود
طنبور و رباب چهار تار را گویند، (برهان)، کنایه از چهار عنصر و عالم و دنیا هم هست به اعتبار چهار رکن، (برهان) (آنندراج)، چارگوهر، (آنندراج)، چارلا و رجوع به چار تار و چار تاره شود
دهی جزء دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران 27 هزارگزی شمال خاور کرج و 8 هزارگزی خاوری راه شوسۀ کرج بچالوس، کوهستانی و سردسیر با 698 تن سکنه، آب آن از چشمه سار، محصول آنجا غلات، باغات میوه، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گاوداری و کرباس بافی، راه آن ماشین رو است، مزرعۀ چمن زار و مرتع پنج سار جزء این ده است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران 27 هزارگزی شمال خاور کرج و 8 هزارگزی خاوری راه شوسۀ کرج بچالوس، کوهستانی و سردسیر با 698 تن سکنه، آب آن از چشمه سار، محصول آنجا غلات، باغات میوه، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گاوداری و کرباس بافی، راه آن ماشین رو است، مزرعۀ چمن زار و مرتع پنج سار جزء این ده است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
نام موضعی، مؤلف مرآت البلدان نویسد: در استیلای عرب بر عجم و فرار یزدجردبن شهریار به ری ’باو’ نامی از اهل طبرستان از اولاد ملوک عجم که ملتزم رکاب یزدجرد بود مرخصی حاصل نموده که به طبرستان رفته آتشکدۀ آنجا را زیارت نماید و بعد ازورود قشون عرب به مملکت ری و انقلاباتی که در ایران اتفاق افتاد اهالی طبرستان ’باو’ را پادشاه خود نمودند و او ’چارمان’ را که معرب ’بشارمان’ میشود پایتخت خود قرارداد، بعد از پانزده سال سلطنت ’ولاش’ نام، او را بضرب خشتی که بشانۀ او فروکوفت بکشت و خود سلطنت طبرستان را تصاحب کرد، (مرآت البلدان ج 4 ص 51) مؤلف مرآب البلدان نویسد: و نیزچارمان اسم یکی از دهات طبرستان بوده چنانکه در تاریخ ظهیرالدین مسطور است، (مرآت البلدان ج 4 ص 51)
نام موضعی، مؤلف مرآت البلدان نویسد: در استیلای عرب بر عجم و فرار یزدجردبن شهریار به ری ’باو’ نامی از اهل طبرستان از اولاد ملوک عجم که ملتزم رکاب یزدجرد بود مرخصی حاصل نموده که به طبرستان رفته آتشکدۀ آنجا را زیارت نماید و بعد ازورود قشون عرب به مملکت ری و انقلاباتی که در ایران اتفاق افتاد اهالی طبرستان ’باو’ را پادشاه خود نمودند و او ’چارمان’ را که معرب ’بشارمان’ میشود پایتخت خود قرارداد، بعد از پانزده سال سلطنت ’ولاش’ نام، او را بضرب خشتی که بشانۀ او فروکوفت بکشت و خود سلطنت طبرستان را تصاحب کرد، (مرآت البلدان ج 4 ص 51) مؤلف مرآب البلدان نویسد: و نیزچارمان اسم یکی از دهات طبرستان بوده چنانکه در تاریخ ظهیرالدین مسطور است، (مرآت البلدان ج 4 ص 51)
چهارگان: ظاهراً ببهای چهار درهم یا بوزن چهار مثقال (بقیاس بیستگان و بیستگانی (العشرینیه و کمر هزارگانی) : خریدی همی مرد بازارگان ده آهو و گوری بها چارگان. فردوسی
چهارگان: ظاهراً ببهای چهار درهم یا بوزن چهار مثقال (بقیاس بیستگان و بیستگانی (العشرینیه و کمر هزارگانی) : خریدی همی مرد بازارگان ده آهو و گوری بها چارگان. فردوسی
عبارت از کان آتشی که گوگرد و نوشادر کانی از آن برآید، (آنندراج)، کنایه از کان لعل و یاقوت، دوم کان آبی که مروارید و مرجان ازوست، سوم کان بادی که نباتاب قیمتی از آن خیزد و چهارم کان خاکی که الماس و زر و نقره از آن پیدا شود، (آنندراج)
عبارت از کان آتشی که گوگرد و نوشادر کانی از آن برآید، (آنندراج)، کنایه از کان لعل و یاقوت، دوم کان آبی که مروارید و مرجان ازوست، سوم کان بادی که نباتاب قیمتی از آن خیزد و چهارم کان خاکی که الماس و زر و نقره از آن پیدا شود، (آنندراج)
نام جائی است، مواصلت کردن: سیدهادی با قصبه آمد و پدر من او را ارتباط کرد... و او را فرزندان و ذیل و عقب پدید آمد. (تاریخ بیهق) ، ربط بکسی دادن بدوستی: جدّمرا... از نیسابور بلطایف و کرامات بسیار با بیهق آورد و او را بمساعی خوب ارتباط فرمود و میان ایشان مکاتبات است در اخوانیات. (تاریخ بیهق) ، ارتباط فرس، معین کردن اسب بر رباط. (منتهی الارب)
نام جائی است، مواصلت کردن: سیدهادی با قصبه آمد و پدر من او را ارتباط کرد... و او را فرزندان و ذیل و عقب پدید آمد. (تاریخ بیهق) ، ربط بکسی دادن بدوستی: جدّمرا... از نیسابور بلطایف و کرامات بسیار با بیهق آورد و او را بمساعی خوب ارتباط فرمود و میان ایشان مکاتبات است در اخوانیات. (تاریخ بیهق) ، ارتباط فرس، معین کردن اسب بر رباط. (منتهی الارب)
طنبور و رباب چهارتار را گویند، (برهان) : طبع گیتی راست شد درعهد تو زآنسان که باز نشنود صوت مخالف هیچکس زین چارتار، سلمان ساوجی، ، کنایه از چهارعنصر و عالم و دنیا هم هست به اعتبار چهاررکن، (برهان)، رجوع به چارتا و چارتاره شود
طنبور و رباب چهارتار را گویند، (برهان) : طبع گیتی راست شد درعهد تو زآنسان که باز نشنود صوت مخالف هیچکس زین چارتار، سلمان ساوجی، ، کنایه از چهارعنصر و عالم و دنیا هم هست به اعتبار چهاررکن، (برهان)، رجوع به چارتا و چارتاره شود