جدول جو
جدول جو

معنی چادرگرفته - جستجوی لغت در جدول جو

چادرگرفته(دَ / دُگِ رِ تَ / تِ)
آنکه چادر پوشیده باشد. (آنندراج) :
باغ از شکوفه لیلی چادرگرفته ای است
از لاله کوه عاشق در خون طپیده ای است.
صائب (از آنندراج).
، پرده دار و نهفته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طِ گِ رِ تَ / تِ)
آزرده خاطر. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
باده خوار. میگسار. خراباتی. باده پرست. رجوع به ساغر گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
(غَ دَ)
برنگرفته. مقابل گرفته.
- نابرگرفته کام، کام برنگرفته. کام نادیده:
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ماتاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ / تِ)
متکبر. مغرور: وی از خشم برآشفت (قاید) و مردکی پرمنش و ژاژخای و بادگرفته بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 337)
لغت نامه دهخدا
تصویری از باد گرفته
تصویر باد گرفته
متکبر و مغرور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یادگرفته
تصویر یادگرفته
بخاطر سپرده، آموخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد گرفته
تصویر باد گرفته
((گِ رِ تِ))
متکبر، مغرور
فرهنگ فارسی معین