- چاخماق
- چخماق
معنی چاخماق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترکی ژند آتشزنه سنگ آتش زنه سنگ آتش، قطعه آهن یا پولادی منحنی که بسنگ زنند تا جرقه تولید شود، یکی از آلات تفنگ که بوسیله ضربه آن چاشنی تفنگ میترکد و باروت آتش میگیرد و ساچمه یا گلوله خارج میگردد
قطعۀ آهن که به سنگ می زنند تا جرقه تولید شود و با آن آتش روشن کنند، آتش زنه، آلتی در تفنگ که وقتی به ته فشنگ می خورد گلوله محترق می شود
ترکی باشه نام جایی است ترکی کفش، دم پایی
آنفولانزا
منسوب به چخماق. از سنگ چخماق، آنکه سنگ چخماق دارد یا سنگ چخماق میزند. یا سبیل چخماقی. تاب داده که از دو سوی بطرف بالا گراییده. (شبیه به چخماق پولاد منحنی شکل)
زکام، سرما خوردگی
چاییدن، سرما خوردن، مبتلا به زکام شدن، ناخوش شدن از سرماخوردگی، چاهیدن
نقاب، نقابی که زنان ترک بر چهرۀ خود می اندازند
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پا افزار، پاپوش، لخا، لکا، پایدان، پایزار، پااوزار، چارق
ترکی چنگل نشپیل چنگلی فلزی و نوک تیز که بر سر دام ماهی نصب کنند
منسوب به چخماق، از سنگ چخماق، آن که سنگ چخماق دارد یا سنگ چخماق می زند، سبیل، سبیل تاب داده که از دو سوی به طرف بالا گراییده
چایش، چاییدن
چنگکی فلزی و نوک تیز که بر سر دام ماهی نصب کنند
چهارطاق، سقف یا گنبدی که بر روی چهارپایه بنا شده و چهار طرف آن باز باشد، خیمۀ چهار گوشه
دیوانه یافتن، فرزند گول یافتن، گول خواندن
غنودن، افت ستاره، ناکامی، کم شدن دارایی بی مراد باز گشتن جوینده ماء یوس شدن، غزا کردن و غنیمت نیافتن
سر گشتگی از ترس، هاژی، به کویر رسیدن
گنده شدن گوشت پخته گندیدگی
گمنامی گمنام کردن، ازارزش انداختن بی ارزش کردن، پر زناک کردن
پنج شدن پنج تاشدن پنج تایی
فرو نشاندن خواباندن، پنهانیدن پنهان داشتن، در دل داشتن، به دل گرفتن کینه ورزی، تورفتن، خازاندن خاز خمیر
آرمیدن، خاموش شدن، خاموش کردن
جمع خلق، جامه های کهنه ژنده ها، جمع خلق، رفتار خوی ها فرخوی ج خلق، خویها
جمع رمق، باقی جان
رفتار، منش شناسی، منش، خو، خوی ها، منش ها، فراخویی
ژرفاهای
چاخن: ترکی پشت هم انداز حقه باز شارلاتان
کسیه کوچکی که در آن نخ و سوزن و غیره گذارند
گرز آهنی شش پر عمود، چوبدست سر گره دار، آلت تناسل مرد نره
آهنی که بر سنگ زده آتش برآورند
جمع عمق، ته چاه
ترکی تبار قبیله طایفه دودمان، جمع ایماقات
میخ کوب و آن چوبی باشد که بدان میخهای خیمه را کوبند