- چابک (پسرانه)
- چالا ک، زیبا و ظریف، زیباروی
معنی چابک - جستجوی لغت در جدول جو
- چابک
- چالاک، فرز، تند، سبک چست و چالاک زرنگ، ماهر زبر دست، تازیانه شلاق
- چابک
- چست و چالاک، سریع،
برای مثال با همه نیکویی سرودسرای / رودسازی به رقص چابک پای ، به سرعت، ماهرانه، زیبارو، تازیانه، زرنگ، ماهر، زبردست(نظامی۴ - ۵۹۵)
- چابک ((بُ))
- چست و چالاک، زرنگ، ماهر، زبردست
- چابک
- Dexterous, Lithe, Nimble, Spry
- چابک
- ловкий , гибкий
- چابک
- geschickt, geschmeidig, flink, spritzig
- چابک
- спритний , гнучкий
- چابک
- zręczny, gibki, zwinny
- چابک
- 灵巧的 , 灵活的 , 活泼的
- چابک
- habilidoso, ágil
- چابک
- abile, agile
- چابک
- diestro, ágil
- چابک
- habile, agile
- چابک
- vakkundig, lenig, behendig
- چابک
- คล่องแคล่ว , ยืดหยุ่น , คล่องแคล่ว , คล่องแคล่ว
- چابک
- terampil, lentur, gesit
- چابک
- بارعٌ , رشيقٌ , نشيطٌ
- چابک
- कुशल , लचीला , फुर्तीला , चंचल
- چابک
- מְיֻמָּן , גמיש , זריז , נַעַלְזֵיל
- چابک
- 器用な , しなやかな , 素早い , 活発な
- چابک
- 능숙한 , 유연한 , 민첩한
- چابک
- maharetli, çevik
- چابک
- mtaalamu, mwepesi, mwerevu
- چابک
- দক্ষ , নমনীয় , চপল , চটপটে
- چابک
- ماہر , چابک , چابک , چابک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چالاکی چستی جلدی، اسب رهواری که اگر تازیانه بر او زنند راه را غلط نکند
چالاکی، چستی، اسب راهوار که اگر تازیانه بر او زنند راه را غلط نکند
چستی، چالاکی
Dexterity, Nimbleness, Swiftness
ловкость , быстрота
Geschicklichkeit, Beweglichkeit, Schnelligkeit
спритність , швидкість
zręczność, zwinność, szybkość
灵巧 , 灵活 , 敏捷