جدول جو
جدول جو

معنی چاب - جستجوی لغت در جدول جو

چاب
دروغ
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چابک
تصویر چابک
(پسرانه)
چالا ک، زیبا و ظریف، زیباروی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چابک
تصویر چابک
چست و چالاک، سریع، برای مثال با همه نیکویی سرودسرای / رودسازی به رقص چابک پای (نظامی۴ - ۵۹۵)، به سرعت، ماهرانه، زیبارو، تازیانه، زرنگ، ماهر، زبردست
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
سر تازیانه. در فرهنگ رشیدی ذیل کلمه ’چابک’ چنین آمده: ’چابک به معنی تازیانه در غیر شعر خسرو دیده نشد و ظاهراً هندی است:
خشم ستیزنده را چابک تأدیب زن.
اما در صراح در لغت عذب گفته که عذبهالسوط، چابق. پس ظاهر شد که لفظ چابق است بقاف و به معنی سرتازیانه و ظاهراً زبان مغولی است نه فارسی’؟ ارباذ، تازیانۀ چابق دار ساختن. (منتهی الارب). ربذه، چابق تازیانه. عذبه، چابق تازیانه. (منتهی الارب). صیله، گره چابق تازیانه. (صراح). و رجوع به چابک در این معنی شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
چابق. تازیانه. (برهان) (غیاث از بهار عجم و سراج و سروری) :
اسپی است مرا ز سایۀ خود به گریز
دشت از عرق سستی او طوفان خیز
یک گام به گام بسپرد گر به مثل
شمشیر بود چابک و خنجر مهمیز.
سنجرکاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
چست و چالاک. فرز. تند. سبک. زرنگ. زبر و زرنگ. ظریف. رعنا. قبراق. زود. قچاق. چابوک. چاپوک. چپوک (دهات تربت حیدریه) : جلیت، مرد چابک و چست. جلد، چابک از هر چیزی. جلده، چابک و چالاک گردیدن. جلید، چابک از هر چیزی. جمل خذانیه، یعنی سطبر و چابک. خنوت، مرد چابک شتابزده که بر نهالی نخسبد. دلهمس ؟ مرد چابک سطبر. ذفر، جوان چابک درازبالا تمام بدن. صعتری، مرد چابک و شوخ و دلاور. نیرب، مرد چابک و چست. هذف، مرد شتابرو چابک. (منتهی الارب) :
چو آن مرد چابک به اندک سپاه
ز جایی بیاید بدرگاه شاه.
مر این ترک را ناگهان بشکند
همه لشکرش را بهم برزند.
فردوسی.
همواره این سرای چو باغ بهشت باد
از رومیان چابک و ترکان نازنین.
فرخی.
نزد او آن جوان چابک رفت
از غم ره گران و گوش سبک.
منطقی.
چرخ را انجم بسان دستهای چابکند
کز لطافت خاک بی جان را همی باجان کنند.
ناصرخسرو.
مشو درخط ز خط کانهم ز حسن است
دغا چون چابک آید هم ز نرد است.
عمادی شهریاری.
چابک استاده ام به زیر فلک
مگر از چنبرش برون گذرم.
خاقانی.
استادان حاذق و عملۀ چابک ترتیب دادند. (ترجمه تاریخ یمینی).
شگرفی چابکی چستی دلیری
به مهر آهو به کینه تندشیری.
نظامی.
خر خود را چنان چابک نبینم
که با تازی سواری برنشینم.
نظامی.
بازی کن و چابک و طرب ساز
مالیده سرین و گردن افراز.
نظامی.
هر نفس این پردۀ چابک رقیب
بازیی از پرده برآرد غریب.
نظامی.
قلم زن چابکی صورتگری چست
که بی کلک از خیالش نقش میرست.
نظامی.
همیشه بر قد دولت قبای حکم تو چابک
همیشه بر سر دشمن قضای تیغ تو مبرم.
امامی هروی.
چو از چابکان در دویدن گرو
نبردی، هم افتان و خیزان برو.
سعدی (بوستان).
باچابکان دلبر و شوخان دلفریب
بسیار در فتاده و اندک رمیده اند.
سعدی.
به چابکتر از خود مینداز تیر
چو افتاددامن بدندان بگیر.
سعدی.
اگر بنده چابک نیاید بکار
عزیزش ندارد خداوندگار.
سعدی.
قبا بست و چابک نوردید دست
قبایش دریدند و دستش شکست.
سعدی.
غلامان و کنیزان دلاویز دارد و شاگردان چابک (گلستان). رجوع به چست، تند، زود، فرز شود
لغت نامه دهخدا
چالاک، فرز، تند، سبک چست و چالاک زرنگ، ماهر زبر دست، تازیانه شلاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چابق
تصویر چابق
ترکی: سوزه تیریز جامه دو سه گوش بر دوگوش دامن جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چابک
تصویر چابک
((بُ))
چست و چالاک، زرنگ، ماهر، زبردست
فرهنگ فارسی معین
جلد، چالاک، چست، شاطر، شهم، فرز، قبراق، هژیر
متضاد: چلمن، داهی، زرنگ
متضاد: تنبل، تند، زود، زبردست، ماهر، تازیانه، شلاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از چابک
تصویر چابک
رشيقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چابک
تصویر چابک
Dexterous, Lithe, Nimble, Spry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چابک
تصویر چابک
habile, agile
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مایه ای که شیر را به ماست تبدیل کند
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع رامسر که همان روستای تاریخی چپک است
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از چابک
تصویر چابک
diestro, ágil
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چابک
تصویر چابک
ماہر , چابک , چابک , چابک
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چابک
تصویر چابک
ловкий , гибкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چابک
تصویر چابک
geschickt, geschmeidig, flink, spritzig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چابک
تصویر چابک
спритний , гнучкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چابک
تصویر چابک
zręczny, gibki, zwinny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چابک
تصویر چابک
灵巧的 , 灵活的 , 活泼的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چابک
تصویر چابک
habilidoso, ágil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چابک، شلّاق
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از چابک
تصویر چابک
দক্ষ , নমনীয় , চপল , চটপটে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چابک
تصویر چابک
vakkundig, lenig, behendig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چابک
تصویر چابک
mtaalamu, mwepesi, mwerevu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چابک
تصویر چابک
maharetli, çevik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از چابک
تصویر چابک
능숙한 , 유연한 , 민첩한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از چابک
تصویر چابک
器用な , しなやかな , 素早い , 活発な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از چابک
تصویر چابک
מְיֻמָּן , גמיש , זריז , נַעַלְזֵיל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چابک
تصویر چابک
कुशल , लचीला , फुर्तीला , चंचल
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چابک
تصویر چابک
terampil, lentur, gesit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چابک
تصویر چابک
abile, agile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چابک
تصویر چابک
คล่องแคล่ว , ยืดหยุ่น , คล่องแคล่ว , คล่องแคล่ว
دیکشنری فارسی به تایلندی