درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید، برگ های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c، دم کردۀ برگ های خشک این گیاه که به صورت نوشیدنی گرم مصرف می شود چای آق پر: نوعی چای با پرهای سفید چای باروتی: نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار نرم چای پر درشت: نوعی چای چای زرین: نوعی چای با پرهای درشت و زرد رنگ چای سبز: نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند چای سفیدپر: نوعی چای با پرهای سفید، چای آق پر
درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید، برگ های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c، دم کردۀ برگ های خشک این گیاه که به صورت نوشیدنی گرم مصرف می شود چای آق پر: نوعی چای با پرهای سفید چای باروتی: نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار نرم چای پر درشت: نوعی چای چای زرین: نوعی چای با پرهای درشت و زرد رنگ چای سبز: نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند چای سفیدپر: نوعی چای با پرهای سفید، چای آق پر
به معنی حمق و بی عقلی. (غیاث ازجهانگیری) (آنندراج). خلی. چلمنی. احمقی و دیوانگی، ابلهی. سفاهت. و رجوع به چلی کردن شود، بعضی به معنی نامردی نوشته اند. (غیاث) (آنندراج)
به معنی حمق و بی عقلی. (غیاث ازجهانگیری) (آنندراج). خلی. چلمنی. احمقی و دیوانگی، ابلهی. سفاهت. و رجوع به چلی کردن شود، بعضی به معنی نامردی نوشته اند. (غیاث) (آنندراج)
دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان که در 11 هزارگزی جنوب باختری لنده و 72 هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه. محصولش غلات، پشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت وحشم داری، صنایع دستی زنان بافتن قالی، قالیچه، گلیم و جوال و راهش مالرو است. ساکنین این آبادی از طایفۀ طیبی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان که در 11 هزارگزی جنوب باختری لنده و 72 هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه. محصولش غلات، پشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت وحشم داری، صنایع دستی زنان بافتن قالی، قالیچه، گلیم و جوال و راهش مالرو است. ساکنین این آبادی از طایفۀ طیبی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
بمعنی ’معنوی’ باشد که در مقابل ’صوری’ است، چه ’چم’ بمعنی معنی است. (برهان). بمعنی معنوی زیرا که چم بمعنی ’معنی’ است که ضد صورت است. (انجمن آرا) (آنندراج). معنوی. (ناظم الاطباء). و رجوع به چم شود، اصلی. معنی. (ناظم الاطباء). و رجوع به چم شود
بمعنی ’معنوی’ باشد که در مقابل ’صوری’ است، چه ’چم’ بمعنی معنی است. (برهان). بمعنی معنوی زیرا که چم بمعنی ’معنی’ است که ضد صورت است. (انجمن آرا) (آنندراج). معنوی. (ناظم الاطباء). و رجوع به چم شود، اصلی. معنی. (ناظم الاطباء). و رجوع به چم شود
درتداول عامه، اصطلاحی است در مبادله و فروش اجناس و اشیاء، بدین معنی که چیزی را ناسنجیده و نپیموده و وزن ناکرده داد و ستد کنند، چنانکه گویند: این گردوها. این کرباسها، این گندمها چکی به چند؟ تخمینی. چوب انداز. ناکش. بدون شمارش. بدون وزن. مقابل کش و منی: این ته بساط حسن که داری چکی به چند تا نقدجان بیارم و یکجا قپان کنم. ؟
درتداول عامه، اصطلاحی است در مبادله و فروش اجناس و اشیاء، بدین معنی که چیزی را ناسنجیده و نپیموده و وزن ناکرده داد و ستد کنند، چنانکه گویند: این گردوها. این کرباسها، این گندمها چکی به چند؟ تخمینی. چوب انداز. ناکش. بدون شمارش. بدون وزن. مقابل کش و منی: این ته بساط حسن که داری چکی به چند تا نقدجان بیارم و یکجا قپان کنم. ؟
پری که دیده شود پس دوست گردد، مار بزرگ از جهت شباهت به جن، جامه ای که پیش مشتری جهت فروخت وانمایند. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
پری که دیده شود پس دوست گردد، مار بزرگ از جهت شباهت به جن، جامه ای که پیش مشتری جهت فروخت وانمایند. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
آوازکردن جوجه و عقرب. و فی المثل: یلدع و یصئی، کسی را مثل زنند که ستم کند و شکوه آغازد. و منه جاء بما صأی و صمت، ای بالمال الناطق و الصامت. منتهی الارب
آوازکردن جوجه و عقرب. و فی المثل: یلدع و یصئی، کسی را مثل زنند که ستم کند و شکوه آغازد. و منه جاء بما صأی و صمت، ای بالمال الناطق و الصامت. منتهی الارب
از بلاد اتروریا و در سه فرسنگی روم بوده است. مردم این شهر غالباً با رومیان در جنگ بوده اند و عاقبت در 395 قبل از میلاد کامیلیوس سردار رومی پس از ده سال محاصره آن شهر را گرفته جمعی از مردم روم را بدانجا انتقال داد. (تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 510). رجوع به اتروریا و کامیلیوس (کامیلوس) شود
از بلاد اتروریا و در سه فرسنگی روم بوده است. مردم این شهر غالباً با رومیان در جنگ بوده اند و عاقبت در 395 قبل از میلاد کامیلیوس سردار رومی پس از ده سال محاصره آن شهر را گرفته جمعی از مردم روم را بدانجا انتقال داد. (تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 510). رجوع به اِتروریا و کامیلیوس (کامیلوس) شود
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’دو قریه است از محال قبه. در سال 1225 هجری قمری شیخعلی خان دربندی درین محل از قشون روس شکست خورد’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 214)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’دو قریه است از محال قبه. در سال 1225 هجری قمری شیخعلی خان دربندی درین محل از قشون روس شکست خورد’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 214)
دهی از دهستان چم خلف عیسی، بخش هندیجان شهرستان خرمشهر که در 19هزارگزی شمال هندیجان کنار باختری رود خانه زهره واقع است و راه اتومبیل رو هندیجان به خلف آباد از آن میگذرد. دشت و گرمسیر است و 270 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه زهره. محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و حشم داری، راهش مالرو و در تابستان اتومبیل رو است. این آبادی از دو محل بنام چری 1 و 2 تشکیل شده و ساکنینش از طایفۀقنواتی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان چم خلف عیسی، بخش هندیجان شهرستان خرمشهر که در 19هزارگزی شمال هندیجان کنار باختری رود خانه زهره واقع است و راه اتومبیل رو هندیجان به خلف آباد از آن میگذرد. دشت و گرمسیر است و 270 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه زهره. محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و حشم داری، راهش مالرو و در تابستان اتومبیل رو است. این آبادی از دو محل بنام چری 1 و 2 تشکیل شده و ساکنینش از طایفۀقنواتی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
معروف است و آن برگی است که از ختای و چین آورند و جوشانده ماننده قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد، در ایران هم نیز درخت آن میباشد و در جاهای گرم و مرطوب بعمل میاید
معروف است و آن برگی است که از ختای و چین آورند و جوشانده ماننده قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد، در ایران هم نیز درخت آن میباشد و در جاهای گرم و مرطوب بعمل میاید
مأخوذ از چینی، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند
مأخوذ از چینی، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند