- پییوری
هم خوانی، معمولا در هم خوانی، قسمتی از ترانه ها (گوشواره
معنی پییوری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پَ / پِ)
لغت نامه دهخدا
نام رنگی که نقاشان را به کار است و آنرا از عصارۀ ریوند چینی گیرند. (از فرهنگ نظام)
عنوانی است تحقیر آمیز و دشنام گونه که به فاحشه های زشت و پست دهند و گاه نیز برای تحقیر فواحش خوش سر و وضع اطلاق کنند، پست و پلید (به زنان اطلاق کنند)
صاحب خانه بودن کدخدا یی، ریش سفیدی قوم ریاست طایفه، زراعت برزیگری: (ماه بماه میکند شاه فلک کدیور عالم فاقه مرده را توشه دهد توانگر) (مائده سازد از بر بر صفت توانگر ان برزگر کند بگاو از قبل کدیور)
پیام آوری خبر بری رسالت، پیغمبری نبوت رسالت: گر چه محمد پیمبری بعرب یافت صبح کمالش ز حد شام برآمد. (خاقانی)
عمل پیشرو بجلو رفتن پیشرفت، ترقی ارتقا، پیشوایی قیادت: آلت خسروی و پیشروی همه داده است مر ترا یزدان. (فرخی)، تجاوز کردن از حد طبیعی
پیوری+کر هم خوان، هر دو واژه تبری است
به سمت عقب، عقب عقبی
