معنی پلیمری - فرهنگ فارسی عمید
معنی پلیمری
- پلیمری
- اجسامی که از اجتماع چند مولکول در یک مولکول تشکیل یافته باشند
تصویر پلیمری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پلیمری
پلیمنی
- پلیمنی
- در اساطیر یونان الهۀ اشعار غنائی است. شکل او را در حال تفکر انگشت بدهان تصویر میکردند. (قاموس الاعلام ترکی در کلمه پولیمنیا)
لغت نامه دهخدا
پلیمر
- پلیمر
- مولکول عظیم الجثه ای که از مولکول های ساده با جرم مولکولی کم ساخته شود، بسپار (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
پایمردی
- پایمردی
- میانجیگری خواهشگری توسط، کمک دستیاری ایستادگی در کار کسی معاضدت
فرهنگ لغت هوشیار
پیمبری
- پیمبری
- پیام آوری خبر بری رسالت، پیغمبری نبوت رسالت: گر چه محمد پیمبری بعرب یافت صبح کمالش ز حد شام برآمد. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار