جدول جو
جدول جو

معنی پیوس - جستجوی لغت در جدول جو

پیوس
انتظار امید: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس. گفتم زجور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس. (ابن یمین)، طمع توقع
فرهنگ لغت هوشیار
پیوس
پیوسیدن، امید، انتظار
تصویری از پیوس
تصویر پیوس
فرهنگ فارسی عمید
پیوس
انتظار، امید، طمع، توقع
تصویری از پیوس
تصویر پیوس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیوست
تصویر پیوست
الحاق، ضمیمه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیوست
تصویر پیوست
همیشه، دائم، پی نوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیوست
تصویر پیوست
پیوستن، پیوسته، دائم، چیزی که همراه چیز دیگر باشد، نامه ای که چسبیده به نامۀ دیگر به جایی فرستاده شود، ضمیمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیوست
تصویر پیوست
((پِ وَ))
ضمیمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوس
تصویر بیوس
انتظار، توقع، طمع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیوس
تصویر کیوس
(پسرانه)
نام پسر قباد و برادر بزرگ انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیوس
تصویر تیوس
جمع تیس، نهازان تکه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلوس
تصویر پلوس
فریبنده ای که به چرب زبانی مردم را از راه بدر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پییس
تصویر پییس
فرانسوی نمایشنامه، دانه، پینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیوگ
تصویر پیوگ
عروس. پیوگان: عروس پیوگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیوک
تصویر پیوک
پیو رشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلس
تصویر پیلس
پیلسته عاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیوس
تصویر تیوس
تیس ها، آهوان نر، جمع واژۀ تیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیلس
تصویر پیلس
استخوان فیل، عاج، پیلسته، بیلسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلوس
تصویر پلوس
چرب زبانی، خوشامدگویی برای فریب دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیوگ
تصویر پیوگ
عروس، زنی که تازه ازدواج کرده، بیوگ، گلین، نوعروس، ویوگ، عروسه، بیوک، تازه عروس، بیو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیوک
تصویر پیوک
نوعی کرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کرم رشته
بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود،، پاغر، فیلاریوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کیوس
تصویر کیوس
بد دلی، سست گشتن، تنها خوردن، شتابی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیوس
تصویر لیوس
بی رگ بدرگ (بی غیرت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوس
تصویر بیوس
((بَ))
چشمداشت، توقع، طمع، امید، آرزو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پلوس
تصویر پلوس
((پُ))
پلواس، فریب دادن، چرب زبانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیوک
تصویر پیوک
پیو، رشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوس
تصویر بیوس
بیوسیدن، امید، آرزو، برای مثال هرکه را همت بلند بود / راه یابد به منتهای بیوس (ابن یمین - مجمع الفرس - بیوس)
فرهنگ فارسی عمید
کسی که به بیماری برص مبتلا شده و پوست بدنش دارای لکه های سفید میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیو
تصویر پیو
پیوک، نوعی کرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کرم رشته ، بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود، پاغر، فیلاریوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یوس
تصویر یوس
مرد نومید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیس
تصویر پیس
((یِ))
نمایشنامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیس
تصویر پیس
((پِ زِ یا زَ))
نوعی بیماری پوستی که بر روی پوست لکه های سفید پیدا می شود، ابرص، پیسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیو
تصویر پیو
پاره گل خشک شده، کلوخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیس
تصویر پیس
نمایش نامه، نوشته ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد و هنرپیشگان از روی آن نوشته حرف بزنند و نقش خود را بازی کنند، پیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیس
تصویر پیس
کسی که به بیماری برص مبتلا شده و پوست بدنش دارای لکه های سفید باشد، برای مثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیوسته
تصویر پیوسته
مستمر، مربوط، متصل، لاینقطع، مرتبط، ممتد
فرهنگ واژه فارسی سره