نوعی کرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کرم رشته بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود،، پاغر، فیلاریوز
نوعی کِرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کِرم رشته بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود،، پاغُر، فیلاریوز
پیوک، نوعی کرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کرم رشته ، بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود، پاغر، فیلاریوز
پیوک، نوعی کِرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کِرم رشته ، بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود، پاغُر، فیلاریوز
مرضی که آنرا رشته گویند و از اعضاء آدمی برآید. (برهان). مرضی که آنرا رشته گویند و از اعضای آدمی برمی آید مانند رگی سپید و درد شدید دارد و در بلاد لارستان پارس و بلخ بسیار واقع میشود. (انجمن آرا). پیوک. نارو. (جهانگیری). نام مرض رشته است در تداول مردم فارس و بالاخص مردم لار. رجوع به لغت محلی شوشتر و رجوع به رشته شود
مرضی که آنرا رشته گویند و از اعضاء آدمی برآید. (برهان). مرضی که آنرا رشته گویند و از اعضای آدمی برمی آید مانند رگی سپید و درد شدید دارد و در بلاد لارستان پارس و بلخ بسیار واقع میشود. (انجمن آرا). پیوک. نارو. (جهانگیری). نام مرض رشته است در تداول مردم فارس و بالاخص مردم لار. رجوع به لغت محلی شوشتر و رجوع به رشته شود
نام نهری در جهت شمالی قره طاغ و آن ابتدا بطرف شمال غربی رود و سپس بسوی شمال جریان یابد و در هرسک از طرف فوقانی فوجه برود خانه صاوه ریزد. (قاموس الاعلام ترکی) نام قضائی متشکل از وادی نهر پیوه و آن سابقاً تابع سنجاق هرسک بوده. مساحت سطحش به 812 هزار گز بالغ گردد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام نهری در جهت شمالی قره طاغ و آن ابتدا بطرف شمال غربی رود و سپس بسوی شمال جریان یابد و در هرسک از طرف فوقانی فوجه برود خانه صاوه ریزد. (قاموس الاعلام ترکی) نام قضائی متشکل از وادی نهر پیوه و آن سابقاً تابع سنجاق هرسک بوده. مساحت سطحش به 812 هزار گز بالغ گردد. (قاموس الاعلام ترکی)
انتظار، امید، پیوز، (آنندراج) (انجمن آرا)، بیوس: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس گفتم ز جور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس، ابن یمین، ، طمع، توقع، (برهان)، - به پیوسی، توقع، طمع: به پیوسی از جهان دانی که چون آید مرا همچنان کز پارگین امید کردن کوثری، انوری، افسوس که دور به پیوسی بگذشت وین عمر چو جان عزیزم از سی بگذشت اکنون چه خوشی و گر خوشی دست دهد صد کاسه بنانی چوعروسی بگذشت، (از صحاح الفرس)
انتظار، امید، پیوز، (آنندراج) (انجمن آرا)، بیوس: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس گفتم ز جور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس، ابن یمین، ، طمع، توقع، (برهان)، - به پیوسی، توقع، طمع: به پیوسی از جهان دانی که چون آید مرا همچنان کز پارگین امید کردن کوثری، انوری، افسوس که دور به پیوسی بگذشت وین عمر چو جان عزیزم از سی بگذشت اکنون چه خوشی و گر خوشی دست دهد صد کاسه بنانی چوعروسی بگذشت، (از صحاح الفرس)
افیون، (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی)، اپیون، هپیون، (ناصرخسرو) : تلخی و شیرینیش آمیخته ست کس نخورد نوش و شکر باپیون، رودکی، اما می پندارم کلمه درین شاهد آپیون باشد نه پیون، رجوع به آپیون و ابیون و اپیون و افیون شود
افیون، (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی)، اپیون، هپیون، (ناصرخسرو) : تلخی و شیرینیش آمیخته ست کس نخورد نوش و شکر باپیون، رودکی، اما می پندارم کلمه درین شاهد آپیون باشد نه پیون، رجوع به آپیون و ابیون و اپیون و افیون شود
دهی از دهستان سوسن بخش ایزۀ شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی شمال ایزه، کوهستانی گرمسیر، دارای 140 تن سکنه، آب آن از چشمه کرم، محصول آنجا گندم و جو، شغل اهالی آن زراعت وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی از دهستان سوسن بخش ایزۀ شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی شمال ایزه، کوهستانی گرمسیر، دارای 140 تن سکنه، آب آن از چشمه کرم، محصول آنجا گندم و جو، شغل اهالی آن زراعت وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
انتظار امید: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس. گفتم زجور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس. (ابن یمین)، طمع توقع
انتظار امید: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس. گفتم زجور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس. (ابن یمین)، طمع توقع