جدول جو
جدول جو

معنی پیشگو - جستجوی لغت در جدول جو

پیشگو
کسی که آینده را پیش بینی کند، کسی که از آینده خبر بدهد
تصویری از پیشگو
تصویر پیشگو
فرهنگ فارسی عمید
پیشگو
(اَ رَ)
پیشگوی که از پیش گوید. که از قبل گفتن آغازد، که قبل از وقوع از آن آگاهی دهد. پیشگوی. نبی. کسی که از آینده خبر دهد. (فرهنگ نظام) ، آنکه در حضور بزرگان و شاهان زائرین را شناساند. معرف. کسی که چون بمجلس بزرگان درآید شخصی بیان حسب و نسب او کند تا اهل مجلس بر آن مطلع شده و تعظیم کنند. کسی که پیش پادشاهان شناسائی مردم دهد. شخصی باشد که چون کسی بمجلس پادشاهان و وزراء و صدور واکابر و اشراف درآید، بیان حسب و نسب او کند تا اهل مجلس بر حال او اطلاع یابند و فراخور آن بتعظیم و تکریم او قیام و اقدام نمایند، و آنرا بعربی معرف خوانند. (از جهانگیری). شخصی را گویند که در مجلس سلاطین و امراء و اکابر صدارت شخصی کند و به ایشان بشناسد وآن شخص را بعربی معرف خوانند. (برهان) :
مر وفا را طبع محمود تو آمد پیشگو
مر سخا را دست مسعود تو آمد ترجمان.
ازرقی.
گر کند گشت تیغ زبانم ز مدح تو
بپذیر عذرم ای کرمت پیشگوی من.
شرف شفروه.
، حاجب و عارض لشکر. کسی که سپاهیان و سواران را پیش پادشاهان سان دهد، نقیب، کسی که عرض مقاصد مردم بخدمت پادشاهان و امرا و اکابر و صدور کند و او را در این روزگار [هنگام تألیف فرهنگ جهانگیری 1009 هجری قمری میر عرض خوانند. (جهانگیری). آنکه عرض مطلب بخدمت پادشاهان و میهمان کند. (آنندراج). شخصی که مطالب مردم را بعرض سلاطین میرساند و او را در هندوستان میر عرض و در دکن بخبردار گویند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
پیشگو
پیش گوئی کردن، خبر دادن و آگاهانیدن از قبل
تصویری از پیشگو
تصویر پیشگو
فرهنگ لغت هوشیار
پیشگو
کسی که رویدادی را پیش از روی دادن می گوید، کسی که حرف مردم را به عرض شاهان و بزرگان می رساند
تصویری از پیشگو
تصویر پیشگو
فرهنگ فارسی معین
پیشگو
غیبگو
تصویری از پیشگو
تصویر پیشگو
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشگو
غیب گو، فالگو، کاهن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیشگه
تصویر پیشگه
پیشگاه، پیش تخت پادشاه، جلو ایوان، آستانه، درگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
پیشوا، راهنما، کسی که جلو برود و دیگران از عقب او حرکت کنند، پیش رونده، برای مثال همچنان می شدند در تک وتاب / پسرو آهسته، پیشرو به شتاب (نظامی۴ - ۶۷۰)، در موسیقی نوعی تصنیف بدون شعر که حکم پیش درآمد یا آواز ضربی را داشته است
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رَ)
پیشگو، (جهانگیری) بمعنی پیشگوست که معرف باشد و شخصی که مطالب را بعرض سلاطین میرساند، (برهان)، رجوع به پیشگو در تمام معانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیشتو
تصویر پیشتو
رولور لوله بلند تپانچه پیستوله پیشتاب
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه از پیش گویدکسی که از قبل گفتن آغازد، آنکه قبل از وقوع امور از آنها خبر دهد، آنکه در حضور شاهان و بزرگانزایران و واردان را بشناساندمعرف: مرو فارا طبع محمود تو آمد پیشگو مر سخارادست مسعود تو آمد ترجمان. (ازرقی)، کسی که سپاهیان را پیش شاهان سان دهد عارض لشکر، کسی که مقاصد مردم را بخدمت شاهان و بزرگان عرض کند امیر عرض مرعرض
فرهنگ لغت هوشیار
صدر مجلس: نهادند بر پیشگه تخت عاج همان طوق زرین و پیرایه تاج. (شا. لغ)، پادشاه سلطان، تخت مسند پیشگاه، کرسی و صندلیی که در پیش تخت (سلطان یاامیری) نهندپیشگاه، صحن سرای و خانه فضای جلو عمارت پیشگاه، فرشی که پیش خانه افکنند زیلوچه پیشگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشگر
تصویر پیشگر
خادم خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
متقدم، امام، پیشوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
Leading
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
leader
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع دهستان پایین خیابان لیتکوه در بخش مرکزی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
ชั้นนำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
kinara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
öncü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
선도적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
主導的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
מוביל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
अग्रणी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
terkemuka
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
führend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
leidend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
líder
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
leader
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
líder
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
主要的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
wiodący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
провідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
ведущий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشرو
تصویر پیشرو
অগ্রগামী
دیکشنری فارسی به بنگالی