۱ـ دیدن پیشخدمت در خواب، علامت آن است که به لذات حقیر تن خواهید داد و پاکی درون خود را آلوده خواهید ساخت. ، ۲ـ اگر دختری خواب ببیند پیشخدمت رستورانی شده است، علامت آن است که عاشق مردی خوش گذران خواهد شد. ، ۳ـ دیدن پیشخدمتی نامرتب و عصبانی در خواب، علامت آن است که افرادی خود را به خانه شما دعوت خواهند کرد .
۱ـ دیدن پیشخدمت در خواب، علامت آن است که به لذات حقیر تن خواهید داد و پاکی درون خود را آلوده خواهید ساخت. ، ۲ـ اگر دختری خواب ببیند پیشخدمت رستورانی شده است، علامت آن است که عاشق مردی خوش گذران خواهد شد. ، ۳ـ دیدن پیشخدمتی نامرتب و عصبانی در خواب، علامت آن است که افرادی خود را به خانه شما دعوت خواهند کرد .
اجرت پیش از کار، مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند، مقابل پسادست، معاملۀ نقد، برای مثال ستد و داد جز به پیشادست / داوری باشد و زیان و شکست (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۷)
اجرت پیش از کار، مزدی که پیش از کار کردن به مزدور بدهند، مقابلِ پسادست، معاملۀ نقد، برای مِثال ستد و داد جز به پیشادست / داوری باشد و زیان و شکست (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۷)
مقابل پسادست و نسیه به معنی نقد. (از برهان). زری که گاه خریدن چیزی فروشنده را دهند: ستدوداد مکن هرگز جز پیشادست که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد. ابوشکور. ستدوداد جز به پیشادست داوری باشد و زیان و شکست. لبیبی. ، اجرت پیشی. (برهان). مزد پیش. اجرت پیش. برابر دستادست بمعنی نقد و پسادست بمعنی نسیه. مزدپیشی که قبل از انجام کار بفروشنده یا کننده دهند. بیعانه. سلم، پیشدست و مقدم و غالب. (فرهنگ نظام) ، پیشدستی. (برهان)
مقابل پسادست و نسیه به معنی نقد. (از برهان). زری که گاه خریدن چیزی فروشنده را دهند: ستدوداد مکن هرگز جز پیشادست که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد. ابوشکور. ستدوداد جز به پیشادست داوری باشد و زیان و شکست. لبیبی. ، اجرت پیشی. (برهان). مزد پیش. اجرت پیش. برابر دستادست بمعنی نقد و پسادست بمعنی نسیه. مزدپیشی که قبل از انجام کار بفروشنده یا کننده دهند. بیعانه. سلم، پیشدست و مقدم و غالب. (فرهنگ نظام) ، پیشدستی. (برهان)
نوکری که چیزها بمجلس آرد و برد. خدمتکاری که خدمات حضوری سپردۀ وی باشد. مرادف پیشکار. (آنندراج). خدمتگزار: این آهوی رمیده ز مردم نگاه کیست این فتنه پیش خدمت چشم سیاه کیست. صائب (از آنندراج)
نوکری که چیزها بمجلس آرد و برد. خدمتکاری که خدمات حضوری سپردۀ وی باشد. مرادف پیشکار. (آنندراج). خدمتگزار: این آهوی رمیده ز مردم نگاه کیست این فتنه پیش خدمت چشم سیاه کیست. صائب (از آنندراج)
سابق سبقت گیر مقدم: بدانید کوشد به بد پیشدست مکافات این بد نشاید نشست. (شا. لغ)، پیشدستی سبقت کنون کینه را کوس بر پیل بست همی جنگ ما را کند پیشدست. (شا. لغ)، پیشادست پول پیشکی که قبل از شروع بکار بکارگر دهند بیعانه، نقد مقابل نسیه، صدر
سابق سبقت گیر مقدم: بدانید کوشد به بد پیشدست مکافات این بد نشاید نشست. (شا. لغ)، پیشدستی سبقت کنون کینه را کوس بر پیل بست همی جنگ ما را کند پیشدست. (شا. لغ)، پیشادست پول پیشکی که قبل از شروع بکار بکارگر دهند بیعانه، نقد مقابل نسیه، صدر