پیشین، پیشرو، سابق، گذشته، ازل، بالای خانه و صدر مجلس، برای مثال هست مستی که کشد گوش مرا یارانه؟ / از چنین صفّ نعالم سوی پیشانه برد؟ (مولوی۲ - ۱۴۷۳)
پیشین، پیشرو، سابق، گذشته، ازل، بالای خانه و صدر مجلس، برای مِثال هست مستی که کشد گوش مرا یارانه؟ / از چنین صفِّ نعالم سوی پیشانه بَرَد؟ (مولوی۲ - ۱۴۷۳)
لنگ یا حوله و امثال آن که بعضی کارگران جلو دامن از کمر بزیر آویزند پیش بند پیشگیر، چرمی که آهنگران بر زانو گسترند و کار کنند تا جامه شان نسوزد: از آن درفش فریدون گرفت عالم را که پیشدامن آهنگر صفاها نیست. (سراجانقاش)، هریک از دو قسمت از دامن جلو لباس مقابل پس دامن، خادم پیشکار
لنگ یا حوله و امثال آن که بعضی کارگران جلو دامن از کمر بزیر آویزند پیش بند پیشگیر، چرمی که آهنگران بر زانو گسترند و کار کنند تا جامه شان نسوزد: از آن درفش فریدون گرفت عالم را که پیشدامن آهنگر صفاها نیست. (سراجانقاش)، هریک از دو قسمت از دامن جلو لباس مقابل پس دامن، خادم پیشکار
کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند
کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند