- پیسوز
- پیه سوز: عدوی تو پیوسته دلسوز بادخ چو پیسوز اندر دلش سوز بادخ (شرفنامه منیری. لغ)
معنی پیسوز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
کامیاب، فاتح، فرخنده، خوشحال، شاد، نام چند نفر از پادشاهان ساسانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان ساسانیان
فیروز، موفق، موید
عاشق شیفته. یا پاسوز کسی شدن، زیان بردن بعلت دوستی و محبت با کسی
پر از سوزش
غالب، مظفر، نصرت یافته، منصور، فاتح
کامیاب، چیره، خوش وخرم
پر از سوزش، دارای سوزش بسیار
مظفر، چیره، مبارک، خجسته
Victorious
победоносный
siegreich
переможний
zwycięski
vitorioso
vittorioso
victorioso
victorieux
zegevierend
ผู้ชนะ
victorios
فائزٌ
विजयी
zafer kazanan
mshindi
বিজয়ী