جدول جو
جدول جو

معنی پیرکندی - جستجوی لغت در جدول جو

پیرکندی
(کَ)
دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 23هزارگزی شمال خاوری خوی و 5هزارگزی شمال شوسۀ خوی به جلفا. دامنه، معتدل، مالاریائی دارای 1118 تن سکنه. آب آن از رود زارعان و قودوخ بوغان. محصولات آنجا پنبه، کرچک، انگور و زردآلو. شغل اهالی زراعت و گله درای. صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است و دبستانی دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پی کندن
تصویر پی کندن
کندن جای پی دیوار، گود کردن جای دیوار یا پایۀ ساختمان برای ریختن شفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی بندی
تصویر پی بندی
عمل محکم کردن پی دیوار یا پایۀ ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
دهی است از دهستان چای پارۀ بخش قره ضیاءالدین آذربایجان. در 13هزارگزی جنوب باختری قره ضیاءالدین و5 هزار و پانصد گزی خاور شوسۀ خوی به ماکو واقع است، 438 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
نام دو هنرمند ایتالیائی، پدر و پسر. پدر (ژان باپتیست پیرانزی) متولد در ونیز حدود 1720 و متوفی بسال 1778 میلادی و پسر (فرانسوا پیرانزی) متولد در رم بسال 1748 و متوفی بسال 1810 میلادی و هر دو از هنروران معروف و در نقاشی و نقاری مهارت کامل داشته اند و صور ابنیه و آثار عتیقۀ رم و غیره را جمع و ترسیم کرده و در 29 جلد بطبع رسانیده و آلبوم بسیار زیبائی بوجود آورده اند
لغت نامه دهخدا
(جَ)
ملا عبدالعلی فاضل بیرجندی منجم ایرانی. متوفی بسال 934 هجری قمری از آثارش: بیست باب در معرفت تقویم و شرح تذکرۀ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح مجسطی و حاشیه ای بر شرح چغمینی قاضی زاده است. رجوع به فهرست اعلام التفهیم و کشف الظنون و دائره المعارف فارسی شود
لغت نامه دهخدا
(جَ)
منسوب به سرزمین بیرجند، از مردم بیرجند. اهل بیرجند، نام یکی از آهنگهای موسیقی است. رجوع به آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
(خِ کَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری اهر و پنجهزاروپانصدگزی شوسۀ اهر به خیاو. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل وزمستانهای سرد و 367 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و سردرختی می باشد. شغل اهالی آن زراعت و گله داری و از صنایع دستی گلیم و فرش می بافند. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
از اهل ایرلند. مردم ایرلند. زبان ایرلندی، یکی از زبانهای هند و اروپایی از گروه سلتی است
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان برکشلو بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 14هزارگزی جنوب باختری ارومیه در مسیر راه ارابه رو سلوانا به ارومیه، کوهستانی، سردسیر، سالم، دارای 41 تن سکنه، آب آن از شهرچای، محصول آنجا غلات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی جاجیم بافی، راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی است از دهستان چای باساز بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 240 تن. آب آن از جویبار پورناک. محصول آن غلات، پنبه، کنجد، کرچک، بزرک و برنج. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
عمل پی بندمحکم کاری پی بنا با سنگ و آهک و سیمان و غیره، عمل بستن پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی کندن
تصویر پی کندن
کندن جای پای ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
إعداداتٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
Configuration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
конфігурація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
yapılandırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
конфигурация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
تشکیل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
কনফিগারেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
usanifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
構成
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
구성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
konfiguracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
קְנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
संरचना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
konfigurasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
การกำหนด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
Konfiguration
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configurazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
配置
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیکربندی
تصویر پیکربندی
configuratie
دیکشنری فارسی به هلندی