جدول جو
جدول جو

معنی پیرموسی - جستجوی لغت در جدول جو

پیرموسی(سا)
دهی جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت. واقع در 2هزارگزی جنوب خاور کوچصفهان و 2هزارگزی جنوب خاور راه مالرو عمومی. جلگه، معتدل، مرطوب. دارای 650 تن سکنه. آب آن از نهر تورود از سفیدرود. محصول آنجا برنج و ابریشم و صیفی کاری. شغل اهالی زراعت و مکاری و راه آن مالرو است. آثار ابنیۀ قدیم از آجر و سوفال و غیره در نواحی این ده دیده میشود. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
کامیابی، چیرگی، فتح وغلبه، چیره شدن بر دشمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیداوسی
تصویر پیداوسی
سکه ای معادل پنج دینار، بنداوسی، پنداوسی، برای مثال که بر پهلوی موبد پارسی / همی نام راندش به پیداوسی (فردوسی۱ - ۱۳۷۲)
فرهنگ فارسی عمید
(وَ / وِ)
درمی که در زمان کیان رایج بوده، و هر درمی به پنج دینار خرج میشده است. (برهان) :
هزار و صد و شصت قنطار بود
درم بد کزو پنج دینار بود
که بر پهلوی موبد پارسی
همی نام بردش به پیداوسی.
فردوسی.
نخستین صد و شصت پیداوسی
که پیداوسی خواندش پارسی.
فردوسی.
پراکنده افکنده پیداوسی
همه چرم پیداوسی پارسی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(سا)
دهی از دهستان رودزرد بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. واقع در 20هزارگزی باختری باغ ملک و 2هزارگزی شمال راه اتومبیل رو باغ ملک به هفتگل، کوهستانی گرمسیر دارای 150 تن سکنه. آب آن ازچشمه شیرین و چشمه تلخ. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن اتومبیل رو است. ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش آستارا از شهرستان اردبیل واقع در 1 هزارگزی شوسۀ آستارا به اردبیل، دارای 2833 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی است از دهستان ژاوه رود بخش کامیاران شهرستان سنندج با 420 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 18 هزارگزی شمال نورآباد و 12 هزارگزی خاور راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه، تپه و ماهور، سردسیر، مالاریائی، دارای 420 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و تریاک، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ ای تیوند هستند و در ساختمان و چادر سکونت دارند و برای تعلیف احشام به ییلاق و قشلاق میروند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 23هزارگزی جنوب باختری قصبۀ اسدآباد و 4هزارگزی جنوب باختر راه فرعی اسدآباد به لک لک. کوهستانی، سردسیر، دارای 170 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
نام باستانی رودی بآسیای صغیر که امروز بجیحون مشهور است، و کیلیکیۀقدیم را مشروب میساخت، (ایران باستان ج 2 ص 1301)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بابالی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری چقلوندی و 4هزارگزی باختر راه شوسۀ خرم آباد به چقلوندی، دامنه، سردسیر، مالاریائی، دارای 210 تن سکنه، آب آن از سراب پیرماهی، محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات و صیفی، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است، ساکنین از طایفۀ نقی میباشند، عده ای دارای ساختمان و عده ای درسیاه چادر سکونت دارند و برای تعلیف احشام در حوالی ییلاق و قشلاق میروند، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیداوسی
تصویر پیداوسی
سکه ای در قدیم بارزش پنج دینار: (هزار و صد و شصت قنطار بود درم بدکزو پنج دینار بود) که بر پهلو موبد پارسی همی نام بردش به پنداوسی) (فردوسی) توضیح ولف در فهرست شاهنامه (بنداوسی) کرده و در کلمه اخیر گوید: (سکه ای بارزش پنج دینار)، احتمال میرود که کلمه مصحف پنداذس باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیرمونی
تصویر سیرمونی
سیری اشباع: از خودن سیرمونی ندارد (نداره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرمویی
تصویر پرمویی
حالت و چگونگی پر مو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
نصرت و ظفر یافتن بر اعدا باشد، کامیابی، توفیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیرمونی
تصویر سیرمونی
سیری، سیر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پریموس
تصویر پریموس
((پِ))
نوعی چراغ نفتی که با تلمبه هوا را در مخزن نفت آن وارد می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیداوسی
تصویر پیداوسی
((پَ وَ))
سکه ای در قدیم برابر با ارزش پنج دینار، پنداوسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیداوسی
تصویر پیداوسی
((پِ اُ))
درمی با ارزش پنج برابر دینار، بنداوسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ظفر، فتح، کامیابی، چیره گی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
ظفر، توفیق، موفقیت، فتح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویروسی
تصویر ویروسی
Viral
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
Triumph, Victory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شاه بلوط، بلوط کهن سال
فرهنگ گویش مازندرانی
وسیله ی خوراک پزی به نام پریموس
فرهنگ گویش مازندرانی
از طرف پدر، کسانی که از سوی پدر با هم فامیل باشند
فرهنگ گویش مازندرانی
از خاندان های اهل روستای میانده دلارستاق آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ویروسی
تصویر ویروسی
viral
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
триумф , победа
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ویروسی
تصویر ویروسی
viral
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
Triumph, Sieg
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ویروسی
تصویر ویروسی
wirusowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
тріумф , перемога
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ویروسی
تصویر ویروسی
вирусный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیروزی
تصویر پیروزی
triumf, zwycięstwo
دیکشنری فارسی به لهستانی