معنی سیرمونی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با سیرمونی
سیسمونی
- سیسمونی
- لوازم کودک نوزاد (لباس و غیره) که اقوام مادر برسم تحفه فرستند
فرهنگ لغت هوشیار
سیسمونی
- سیسمونی
- لوازم مورد نیاز نوزاد که معمولاً خانواده عروس برای اولین زایمان فرزند دختر خودشان تهیه می کنند
فرهنگ فارسی معین
سیسمونی
- سیسمونی
- لباس و سایر لوازم کودک که پدر و مادر عروس موقع تولد نخستین فرزند او فراهم می کنند و به خانۀ داماد می فرستند
فرهنگ فارسی عمید
ویرمونی
- ویرمونی
- دهی است از دهستان مرکزی بخش آستارا از شهرستان اردبیل واقع در 1 هزارگزی شوسۀ آستارا به اردبیل، دارای 2833 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
هارمونی
- هارمونی
- هماهنگی اجزای مختلف مجموعه، در موسیقی هماهنگی و تناسب چندین صدا به صورتی که برای شنونده گوش نواز باشد
فرهنگ فارسی عمید
هارمونی
- هارمونی
- برازش هماهنگی صداهای مختلفی که همگی در یک آن بگوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد هماهنگی
فرهنگ لغت هوشیار