جدول جو
جدول جو

معنی پیانو - جستجوی لغت در جدول جو

پیانو
آلت موسیقی به صورت صندوقی بزرگ و پایه دار، دارای یک ردیف شستی در جلو آنکه با نواختن هر شستی، چکشی به یک سیم کشیده شده برخورد می کند و به این طریق اصوات ایجاد می شود
تصویری از پیانو
تصویر پیانو
فرهنگ فارسی عمید
پیانو
(نُ)
نام یکی از آلات موسیقی. نام دستگاهی که بدان نوازند. از ذوات الاوتار است و اوتار آن فلزی است
لغت نامه دهخدا
پیانو
نام دستگاهی که با آن مینوازند، یکی از آلات موسیقی
تصویری از پیانو
تصویر پیانو
فرهنگ لغت هوشیار
پیانو
((نُ))
یکی از ابزارهای موسیقی که دارای شاسی است و با فشار سر انگشتان دست بر روی شاسی ها نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
پیانو
پیانو در خواب نشان جاه طلبی و تفاخر بیننده خواب است به خصوص اگر پیانو کوک نباشد و صدایی ناخوشایند از آن شنیده شود. اگر کسی در خواب ببیند که پیانویی در خانه دارد، در صورتی که نواختن در کار پیانو نباشد، باید در آینده نزدیک از قبول و انجام کارهایی که در شان و قدرت او نیست خودداری کند چون با شکست مفتضحانه ای رو به رو می شود. اگر کسی در خواب ببیند که دیگری برای او پیانو می نوازد و پیانو صدایی خوش و گوشنواز ندارد گویای اینست که در آینده او را به دروغ می ستایند یا خبرهای دلخوش کننده و واهی به او می دهند. اگر نوازنده پیانو دیده نشود زنی به او خیانت می کند و دروغ می گوید و اگر دیده شود و مرد باشد با شخصی ریاکار و مزور و دروغگو رو به رو می گردد و چنانچه صدایی خوش از پیانو شنیده شود مدح و ستایش او را می گویند و او باور می کند و گول می خورد، بی آن که واقعا شایستگی آن ستایش را داشته باشد. اگر در خواب ببینیم که ما برای دیگران پیانو می نوازیم در حالی که اهل نواختن پیانو نباشیم دروغی بزرگ می گوییم که در آن می مانیم و سر زبان ها می افتیم و درباره ما حرف می زنند و بد می گویند. به هر حال پیانو در خواب سمبول جاه طلبی و مفاخره است. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ دیدن پیانو در خواب، علامت روبرو شدن با موقعیتی نشاط آور است. ، ۲ـ شنیدن نوای خیال انگیز پیانو در خواب، علامت تندرستی و موفقیت است. ، ۳ـ شنیدن موسیقی ناهنجاری که به وسیله پیانو نواخته می شود، علامت آن است که زندگی فراز و نشیبهایی بسیار خواهد داشت که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید. ، ۴ـ شنیدن موسیقی غمگین و حزن انگیزی که با پیانو نواخته می شود، نشانه شنیدن خبرهای اندوهبار است. ، ۵ـ اگر خواب ببینید پیانویی شکسته و خراب دارید، نشانه آن است که از کارهای خود رضایت خاطر نخواهید داشت و از شکست دوستان خود نیز رنج خواهید برد. ، ۶ـ دیدن پیانوی قدیمی در خواب، نشانه آن است که به پند و اندرزهای باارزش دیگران توجهی نخواهید کرد. ، ۷ـ اگر دختری خواب ببیند قطعه ای شاد با پیانو اجرا می کند، علامت آن است که دوستی که نسبت به او بی تفاوت است روزی شیفته او خواهد شد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیاهو
تصویر پیاهو
نوعی گچ بری و مقرنس کاری، آهوپا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیان
تصویر پیان
مست، بسیار مست، مست مست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پینو
تصویر پینو
کشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، قروت، کتغ، تیکوز، کتخ
قره قروت، مادۀ خوراکی ترش مزه که از جوشاندۀ غلیظ شدۀ آب ماست تهیه می شود، لیولنگ، کشک سیاه، هلباک، ترپک، ترف، ریخبین، هبولنگ، رخبین برای مثال شعر ژاژ از دهان من شکر است / شعر نیک از دهان تو پینو (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۹)
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
مرکب از پیاز= بصل و او = آب. طعامی که آن را اشکنه گویند. اشکنه. په پیاز. طعامی مرکب از آب و پیاز داغ و پیه یا روغن. رجوع به پیازاو شود
لغت نامه دهخدا
(اَضْ یَ)
آنکه پیانو سازد، آنکه دستگاه مذکور را مرمت و تعمیر کند
لغت نامه دهخدا
(نُ)
عمل پیانوساز
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دهی از دهستان سوسن بخش ایزۀ شهرستان اهواز. واقع در 18 هزارگزی شمال ایزه. کوهستانی، گرمسیر، دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا گندم و جو. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
مست، سکران، مست مست، طافح، لول، مست لایعقل، که سر از پای نشناسد
لغت نامه دهخدا
ماستینه، (خلاص)، دوغ ترش بود که خشک کرده باشند یعنی کشک، (فرهنگ اسدی نخجوانی)، بینو، کشک، قروت، ترف، پینوک، کریز، عبیثه، غبیثه، صنقعر، (منتهی الارب) :
شعر ژاژ از دهان من شکر است
شعر نیک از دهان تو پینو،
طیان،
نیکی بگزین و بد به نادان ده
روغن به خرد جدا کن از پینو،
ناصرخسرو،
وز خس از خار به بیگاه و گاه
روغن و پینو کنی و دوغ و ماست،
ناصرخسرو،
و طعام از غوره و سماق و زرشک و انار دانک و پینو باید داد، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)،
چو کعب الغزالست پینو ولیکن
نه با طعم کب الغزالست پینو،
معزی،
اگر بضاعت مزجاه پشم و پینو بود
نبود گندم و جو نیز جز که تخم گیاه
میان تخم گیاه و میان پینو و پشم
بسی نبود تفاوت چو عقل بیند راه
بدل ستاند از ایشان بجای پینو و پشم
چه شعرهای رکیک و چه نثرهای تباه،
سوزنی،
ببین که میر معزی چه خوب میگوید
حدیث هیأت پینو وشکل کعب غزال،
انوری،
ترا نظیر که گوید جز آنکه نشنیده است
حدیث هیأت پینو و شکل کعب غزال،
رفیع الدین لنبانی،
سرفراز آئیم از جنس کسانی که ز جهل
شکر شکر ندانند بذوق از پینو،
زکی مراغه ای،
وطیئه، پینو شکرآمیخته، علاثه، پینو و روغن بهم آمیخته، ثور، لخت بزرگ از پینو، (منتهی الارب)، جغرات چکیده که بتازی اقط گویند، (شرفنامۀ منیری)، ماست چکیده که روغن آنرانگرفته باشند، (برهان)، جغرات خشک کرده که غربا از آن نانخورش سازند، (غیاث)، جغرات چک زده که هنوز مسکه از آن بیرون نیاورده باشند، (شرفنامۀ منیری)، مطلق جغرات، (غیاث)
لغت نامه دهخدا
(نُ زَ)
نام جزیره ای است درایتالیا، در ساحل غربی توسکانه در بحر تیرنه واقع در 12 هزارگزی مغرب جزیره الب. شش هزارگز طول و چهارهزارگز عرض دارد، اراضی آن مسطح و پست و با درختان زیتون مستور میباشد و ملحق به ایالت لیورنوست و آن در زمان رومیان تبعیدگاهی بود. (قاموس الاعلام ترکی)
نام جزیره کوچکی در دریای آدریاتیک ملحق به ایالت فوجه. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
نام رودخانه ای است در شمال یکی از دو جزیره ای که زلاند جدید را تشکیل میدهد. این نهر از میان دشتی مردابی برمی خیزد و پس از طی 110 هزارگز بخلیج هوآراکی میریزد. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
نام نهری در اواسط روسیه، و آن وارد نهر سوره از توابع ولگا گردد و از ایالت سیمبیرسک سرچشمه گیرد و اول بشمال غربی و بعد بجنوب شرقی و سرانجام بمشرق جاری شود و دوباره به ایالت سیمبیرسک درآید، پس بسوی شمال رود و در نزدیکی نیگورود بنهر نامبرده ریزد. دو محاربه میان روسها و تاتارها بسال 1377 میلادی در ساحل این نهر اتفاق افتاده است، در جنگ اول روسها و در جنگ دوم تاتارها مغلوب شده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
هر چیز که آنرا آهوپی گویند، و بمعنی آهوپای هم آمده است که خانه شش پهلو وگچ بری و مقرنس کاری باشد. (برهان). آهوپای. پی آهو
لغت نامه دهخدا
(نُ)
آندراس. آرشیتکت و معمار و پیکرتراش ایتالیائی. مولد پیز (تولد حدود 1300 و وفات حدود 1350 میلادی) ، آنتونی (مشهور به ویتور پیزانلو) ، نقاش و مدال ساز ایتالیائی، مولد حدود 1380 و وفات حدود 1456 میلادی ، نیکولا پیکرتراش ایتالیائی، مولد پیز در آغاز قرن سیزدهم و وفات 1278 م
لغت نامه دهخدا
(حَ نُ)
دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 156 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، پنبه و زیره. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیانو زدن
تصویر پیانو زدن
نواختن پیانو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیانو زن
تصویر پیانو زن
آنکه پیانو نوازد پیانیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیانو زنی
تصویر پیانو زنی
عمل پیانو زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیانو ساز
تصویر پیانو ساز
آنکه پیانو سازدصانع پیانو، آنکه پیانو را مرمت و تعمیر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیانو سازی
تصویر پیانو سازی
عمل پیانو سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیاهو
تصویر پیاهو
آهویی، خانه شش پهلو و گچ بری و مقرنس کاری آهو پای
فرهنگ لغت هوشیار
دوغ ترش که خشک کرده باشند کشک قورت ترف: نیکی بگزین و بد بنادان ده، روغن بخر و جدا کن از پینو. (ناصرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیان
تصویر پیان
مست مست مست طافح مستی که سر از پای نشناسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پینو
تصویر پینو
((پِ))
کشک، قره قروت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیان
تصویر پیان
مست مست، مستی که سر از پای نشناسد
فرهنگ فارسی معین
مثل، مانند
فرهنگ گویش مازندرانی
دوغ آب رفته و چکیده که از آن کشک تهیه کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در حومه ی نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشانی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیانیست
دیکشنری اردو به فارسی