آلت موسیقی به صورت صندوقی بزرگ و پایه دار، دارای یک ردیف شستی در جلو آنکه با نواختن هر شستی، چکشی به یک سیم کشیده شده برخورد می کند و به این طریق اصوات ایجاد می شود
آلت موسیقی به صورت صندوقی بزرگ و پایه دار، دارای یک ردیف شستی در جلو آنکه با نواختن هر شستی، چکشی به یک سیم کشیده شده برخورد می کند و به این طریق اصوات ایجاد می شود
پیانو در خواب نشان جاه طلبی و تفاخر بیننده خواب است به خصوص اگر پیانو کوک نباشد و صدایی ناخوشایند از آن شنیده شود. اگر کسی در خواب ببیند که پیانویی در خانه دارد، در صورتی که نواختن در کار پیانو نباشد، باید در آینده نزدیک از قبول و انجام کارهایی که در شان و قدرت او نیست خودداری کند چون با شکست مفتضحانه ای رو به رو می شود. اگر کسی در خواب ببیند که دیگری برای او پیانو می نوازد و پیانو صدایی خوش و گوشنواز ندارد گویای اینست که در آینده او را به دروغ می ستایند یا خبرهای دلخوش کننده و واهی به او می دهند. اگر نوازنده پیانو دیده نشود زنی به او خیانت می کند و دروغ می گوید و اگر دیده شود و مرد باشد با شخصی ریاکار و مزور و دروغگو رو به رو می گردد و چنانچه صدایی خوش از پیانو شنیده شود مدح و ستایش او را می گویند و او باور می کند و گول می خورد، بی آن که واقعا شایستگی آن ستایش را داشته باشد. اگر در خواب ببینیم که ما برای دیگران پیانو می نوازیم در حالی که اهل نواختن پیانو نباشیم دروغی بزرگ می گوییم که در آن می مانیم و سر زبان ها می افتیم و درباره ما حرف می زنند و بد می گویند. به هر حال پیانو در خواب سمبول جاه طلبی و مفاخره است. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ دیدن پیانو در خواب، علامت روبرو شدن با موقعیتی نشاط آور است. ، ۲ـ شنیدن نوای خیال انگیز پیانو در خواب، علامت تندرستی و موفقیت است. ، ۳ـ شنیدن موسیقی ناهنجاری که به وسیله پیانو نواخته می شود، علامت آن است که زندگی فراز و نشیبهایی بسیار خواهد داشت که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید. ، ۴ـ شنیدن موسیقی غمگین و حزن انگیزی که با پیانو نواخته می شود، نشانه شنیدن خبرهای اندوهبار است. ، ۵ـ اگر خواب ببینید پیانویی شکسته و خراب دارید، نشانه آن است که از کارهای خود رضایت خاطر نخواهید داشت و از شکست دوستان خود نیز رنج خواهید برد. ، ۶ـ دیدن پیانوی قدیمی در خواب، نشانه آن است که به پند و اندرزهای باارزش دیگران توجهی نخواهید کرد. ، ۷ـ اگر دختری خواب ببیند قطعه ای شاد با پیانو اجرا می کند، علامت آن است که دوستی که نسبت به او بی تفاوت است روزی شیفته او خواهد شد.
پیانو در خواب نشان جاه طلبی و تفاخر بیننده خواب است به خصوص اگر پیانو کوک نباشد و صدایی ناخوشایند از آن شنیده شود. اگر کسی در خواب ببیند که پیانویی در خانه دارد، در صورتی که نواختن در کار پیانو نباشد، باید در آینده نزدیک از قبول و انجام کارهایی که در شان و قدرت او نیست خودداری کند چون با شکست مفتضحانه ای رو به رو می شود. اگر کسی در خواب ببیند که دیگری برای او پیانو می نوازد و پیانو صدایی خوش و گوشنواز ندارد گویای اینست که در آینده او را به دروغ می ستایند یا خبرهای دلخوش کننده و واهی به او می دهند. اگر نوازنده پیانو دیده نشود زنی به او خیانت می کند و دروغ می گوید و اگر دیده شود و مرد باشد با شخصی ریاکار و مزور و دروغگو رو به رو می گردد و چنانچه صدایی خوش از پیانو شنیده شود مدح و ستایش او را می گویند و او باور می کند و گول می خورد، بی آن که واقعا شایستگی آن ستایش را داشته باشد. اگر در خواب ببینیم که ما برای دیگران پیانو می نوازیم در حالی که اهل نواختن پیانو نباشیم دروغی بزرگ می گوییم که در آن می مانیم و سر زبان ها می افتیم و درباره ما حرف می زنند و بد می گویند. به هر حال پیانو در خواب سمبول جاه طلبی و مفاخره است. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ دیدن پیانو در خواب، علامت روبرو شدن با موقعیتی نشاط آور است. ، ۲ـ شنیدن نوای خیال انگیز پیانو در خواب، علامت تندرستی و موفقیت است. ، ۳ـ شنیدن موسیقی ناهنجاری که به وسیله پیانو نواخته می شود، علامت آن است که زندگی فراز و نشیبهایی بسیار خواهد داشت که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید. ، ۴ـ شنیدن موسیقی غمگین و حزن انگیزی که با پیانو نواخته می شود، نشانه شنیدن خبرهای اندوهبار است. ، ۵ـ اگر خواب ببینید پیانویی شکسته و خراب دارید، نشانه آن است که از کارهای خود رضایت خاطر نخواهید داشت و از شکست دوستان خود نیز رنج خواهید برد. ، ۶ـ دیدن پیانوی قدیمی در خواب، نشانه آن است که به پند و اندرزهای باارزش دیگران توجهی نخواهید کرد. ، ۷ـ اگر دختری خواب ببیند قطعه ای شاد با پیانو اجرا می کند، علامت آن است که دوستی که نسبت به او بی تفاوت است روزی شیفته او خواهد شد.
کشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، قروت، کتغ، تیکوز، کتخ قره قروت، مادۀ خوراکی ترش مزه که از جوشاندۀ غلیظ شدۀ آب ماست تهیه می شود، لیولنگ، کشک سیاه، هلباک، ترپک، ترف، ریخبین، هبولنگ، رخبین برای مثال شعر ژاژ از دهان من شکر است / شعر نیک از دهان تو پینو (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۹)
کَشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، قُروت، کَتَغ، تیکوز، کَتَخ قَرَه قُروت، مادۀ خوراکی ترش مزه که از جوشاندۀ غلیظ شدۀ آب ماست تهیه می شود، لیولَنگ، کَشکِ سیاه، هَلباک، تَرپَک، تَرف، ریخبین، هبولَنگ، رُخبین برای مِثال شعر ژاژ از دهان من شکر است / شعر نیک از دهان تو پینو (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۹)
دهی از دهستان سوسن بخش ایزۀ شهرستان اهواز. واقع در 18 هزارگزی شمال ایزه. کوهستانی، گرمسیر، دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا گندم و جو. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان سوسن بخش ایزۀ شهرستان اهواز. واقع در 18 هزارگزی شمال ایزه. کوهستانی، گرمسیر، دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا گندم و جو. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ماستینه، (خلاص)، دوغ ترش بود که خشک کرده باشند یعنی کشک، (فرهنگ اسدی نخجوانی)، بینو، کشک، قروت، ترف، پینوک، کریز، عبیثه، غبیثه، صنقعر، (منتهی الارب) : شعر ژاژ از دهان من شکر است شعر نیک از دهان تو پینو، طیان، نیکی بگزین و بد به نادان ده روغن به خرد جدا کن از پینو، ناصرخسرو، وز خس از خار به بیگاه و گاه روغن و پینو کنی و دوغ و ماست، ناصرخسرو، و طعام از غوره و سماق و زرشک و انار دانک و پینو باید داد، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، چو کعب الغزالست پینو ولیکن نه با طعم کب الغزالست پینو، معزی، اگر بضاعت مزجاه پشم و پینو بود نبود گندم و جو نیز جز که تخم گیاه میان تخم گیاه و میان پینو و پشم بسی نبود تفاوت چو عقل بیند راه بدل ستاند از ایشان بجای پینو و پشم چه شعرهای رکیک و چه نثرهای تباه، سوزنی، ببین که میر معزی چه خوب میگوید حدیث هیأت پینو وشکل کعب غزال، انوری، ترا نظیر که گوید جز آنکه نشنیده است حدیث هیأت پینو و شکل کعب غزال، رفیع الدین لنبانی، سرفراز آئیم از جنس کسانی که ز جهل شکر شکر ندانند بذوق از پینو، زکی مراغه ای، وطیئه، پینو شکرآمیخته، علاثه، پینو و روغن بهم آمیخته، ثور، لخت بزرگ از پینو، (منتهی الارب)، جغرات چکیده که بتازی اقط گویند، (شرفنامۀ منیری)، ماست چکیده که روغن آنرانگرفته باشند، (برهان)، جغرات خشک کرده که غربا از آن نانخورش سازند، (غیاث)، جغرات چک زده که هنوز مسکه از آن بیرون نیاورده باشند، (شرفنامۀ منیری)، مطلق جغرات، (غیاث)
ماستینه، (خلاص)، دوغ ترش بود که خشک کرده باشند یعنی کشک، (فرهنگ اسدی نخجوانی)، بینو، کشک، قروت، ترف، پینوک، کریز، عبیثه، غبیثه، صنقعر، (منتهی الارب) : شعر ژاژ از دهان من شکر است شعر نیک از دهان تو پینو، طیان، نیکی بگزین و بد به نادان ده روغن به خرد جدا کن از پینو، ناصرخسرو، وز خس از خار به بیگاه و گاه روغن و پینو کنی و دوغ و ماست، ناصرخسرو، و طعام از غوره و سماق و زرشک و انار دانک و پینو باید داد، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، چو کعب الغزالست پینو ولیکن نه با طعم کب الغزالست پینو، معزی، اگر بضاعت مزجاه پشم و پینو بود نبود گندم و جو نیز جز که تخم گیاه میان تخم گیاه و میان پینو و پشم بسی نبود تفاوت چو عقل بیند راه بدل ستاند از ایشان بجای پینو و پشم چه شعرهای رکیک و چه نثرهای تباه، سوزنی، ببین که میر معزی چه خوب میگوید حدیث هیأت پینو وشکل کعب غزال، انوری، ترا نظیر که گوید جز آنکه نشنیده است حدیث هیأت پینو و شکل کعب غزال، رفیع الدین لنبانی، سرفراز آئیم از جنس کسانی که ز جهل شکر شکر ندانند بذوق از پینو، زکی مراغه ای، وطیئه، پینو شکرآمیخته، علاثه، پینو و روغن بهم آمیخته، ثور، لخت بزرگ از پینو، (منتهی الارب)، جغرات چکیده که بتازی اقط گویند، (شرفنامۀ منیری)، ماست چکیده که روغن آنرانگرفته باشند، (برهان)، جغرات خشک کرده که غربا از آن نانخورش سازند، (غیاث)، جغرات چک زده که هنوز مسکه از آن بیرون نیاورده باشند، (شرفنامۀ منیری)، مطلق جغرات، (غیاث)
نام جزیره ای است درایتالیا، در ساحل غربی توسکانه در بحر تیرنه واقع در 12 هزارگزی مغرب جزیره الب. شش هزارگز طول و چهارهزارگز عرض دارد، اراضی آن مسطح و پست و با درختان زیتون مستور میباشد و ملحق به ایالت لیورنوست و آن در زمان رومیان تبعیدگاهی بود. (قاموس الاعلام ترکی) نام جزیره کوچکی در دریای آدریاتیک ملحق به ایالت فوجه. (قاموس الاعلام ترکی)
نام جزیره ای است درایتالیا، در ساحل غربی توسکانه در بحر تیرنه واقع در 12 هزارگزی مغرب جزیره الب. شش هزارگز طول و چهارهزارگز عرض دارد، اراضی آن مسطح و پست و با درختان زیتون مستور میباشد و ملحق به ایالت لیورنوست و آن در زمان رومیان تبعیدگاهی بود. (قاموس الاعلام ترکی) نام جزیره کوچکی در دریای آدریاتیک ملحق به ایالت فوجه. (قاموس الاعلام ترکی)
نام رودخانه ای است در شمال یکی از دو جزیره ای که زلاند جدید را تشکیل میدهد. این نهر از میان دشتی مردابی برمی خیزد و پس از طی 110 هزارگز بخلیج هوآراکی میریزد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام رودخانه ای است در شمال یکی از دو جزیره ای که زلاند جدید را تشکیل میدهد. این نهر از میان دشتی مردابی برمی خیزد و پس از طی 110 هزارگز بخلیج هوآراکی میریزد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام نهری در اواسط روسیه، و آن وارد نهر سوره از توابع ولگا گردد و از ایالت سیمبیرسک سرچشمه گیرد و اول بشمال غربی و بعد بجنوب شرقی و سرانجام بمشرق جاری شود و دوباره به ایالت سیمبیرسک درآید، پس بسوی شمال رود و در نزدیکی نیگورود بنهر نامبرده ریزد. دو محاربه میان روسها و تاتارها بسال 1377 میلادی در ساحل این نهر اتفاق افتاده است، در جنگ اول روسها و در جنگ دوم تاتارها مغلوب شده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
نام نهری در اواسط روسیه، و آن وارد نهر سوره از توابع ولگا گردد و از ایالت سیمبیرسک سرچشمه گیرد و اول بشمال غربی و بعد بجنوب شرقی و سرانجام بمشرق جاری شود و دوباره به ایالت سیمبیرسک درآید، پس بسوی شمال رود و در نزدیکی نیگورود بنهر نامبرده ریزد. دو محاربه میان روسها و تاتارها بسال 1377 میلادی در ساحل این نهر اتفاق افتاده است، در جنگ اول روسها و در جنگ دوم تاتارها مغلوب شده اند. (قاموس الاعلام ترکی)
آندراس. آرشیتکت و معمار و پیکرتراش ایتالیائی. مولد پیز (تولد حدود 1300 و وفات حدود 1350 میلادی) ، آنتونی (مشهور به ویتور پیزانلو) ، نقاش و مدال ساز ایتالیائی، مولد حدود 1380 و وفات حدود 1456 میلادی ، نیکولا پیکرتراش ایتالیائی، مولد پیز در آغاز قرن سیزدهم و وفات 1278 م
آندراس. آرشیتکت و معمار و پیکرتراش ایتالیائی. مولد پیز (تولد حدود 1300 و وفات حدود 1350 میلادی) ، آنتونی (مشهور به ویتور پیزانلو) ، نقاش و مدال ساز ایتالیائی، مولد حدود 1380 و وفات حدود 1456 میلادی ، نیکولا پیکرتراش ایتالیائی، مولد پیز در آغاز قرن سیزدهم و وفات 1278 م
دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 156 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، پنبه و زیره. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 156 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، پنبه و زیره. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)