جدول جو
جدول جو

معنی پچاق - جستجوی لغت در جدول جو

پچاق
(پِ)
کارد. چاقو. رجوع به پچق شود
لغت نامه دهخدا
پچاق
کارد، چاقو
تصویری از پچاق
تصویر پچاق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاق
تصویر چاق
فربه، تنومند، تلان، تندرست
فرهنگ فارسی عمید
کلمه ترکی بمعنی کارد:
شب فراق خروس سحر نفس نکشید
خوش آن زمان که سرش را ببرّم از پیچاق،
ملافوقی یزدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه. در 24000گزی شمال باختری میاندوآب و 10000 گزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است. 150 تن سکنه دارد. آب آن از زرینه رود و محصولات آن غلات و پنبه و چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُچْ چا)
باقدرت. (ناظم الاطباء). توانا. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چاق و فربه. (آنندراج). زوردار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاق
تصویر چاق
درشت، فربه، کلفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پچق
تصویر پچق
کارد چاقو
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی کارد کارد: شب فراق خروس سحر نفس نکشید خوش آن زمان که سرش را ببرم از پیچاق. (فوقی یزدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نچاق
تصویر نچاق
نجاق نجک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قچاق
تصویر قچاق
با قدرت، توانا، چاق و فربه، زور دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاق
تصویر چاق
فربه، تنومند، تندرست، سالم، صحت، سلامت
دماغش چاق است: سالم و تندرست است، کار و بارش خوب است
چاق چله: چاق و فربه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قچاق
تصویر قچاق
((قُ چّ))
چاق، فربه، باقدرت، توانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چاق
تصویر چاق
Plump, Chubby, Fat, Obese
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چاق
تصویر چاق
grassouillet, gros, obèse, dodu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چاخ لوق، نوعی پرنده تیز رو، قاچاق، چاق و چله، سرحال، تنومند
فرهنگ گویش مازندرانی
بیمار مریض
فرهنگ گویش مازندرانی
چپق
فرهنگ گویش مازندرانی
ایجاد راهرو با ردیف کردن چوبهای کوتاه جهت هدایت پرندگان
فرهنگ گویش مازندرانی
کسب، چابک، سلامت کامل
فرهنگ گویش مازندرانی
محل نصب دستگاه ریسندگی که غالبا در نقطه ای گود قرار داشته
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از چاق
تصویر چاق
שמנמן , שמן , שמן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چاق
تصویر چاق
मोटा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چاق
تصویر چاق
gemuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چاق
تصویر چاق
อวบ , อ้วน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چاق
تصویر چاق
mollig, dik, obesitas
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چاق
تصویر چاق
pummelig, dick, fettleibig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چاق
تصویر چاق
rechoncho, gordo, obeso, regordete
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چاق
تصویر چاق
grassoccio, grasso, obeso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چاق
تصویر چاق
gordinho, gordo, obeso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چاق
تصویر چاق
胖乎乎的 , 胖的 , 肥胖的 , 丰满的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چاق
تصویر چاق
pulchny, gruby, otyły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چاق
تصویر چاق
повний , товстий , огрядний , пухкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چاق
تصویر چاق
пухлый , толстый , тучный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چاق
تصویر چاق
ぽっちゃり , 太った , 肥満の , 丸い
دیکشنری فارسی به ژاپنی