- پویندگی
- حالت و چگونگی پوینده عمل پوینده
معنی پویندگی - جستجوی لغت در جدول جو
- پویندگی
- حالت و عمل پوینده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ابدیت
قیام، ابدیت، بقا
چگونگی و حالت پوسنده
غسل و شستشوی
شغل و عمل گوینده، گوینده بودن
سخنگویی نطق، خوانندگی (آواز) قوالی: مثل حافظ احمد قزوینی که در گویندگی طاق و در پیچش آواز و نمک خوانندگی شهره آفاق بود
دوام، بقا، برای مثال آزمودم مرگ من در زندگی ست / چون رهم زاین زندگی پایندگی ست (مولوی - ۴۸۵)
Speakership
oratória
Redekunst
krasomówstwo
ораторское мастерство
красномовство
oratoria
éloquence
eloquenza
welsprekendheid
वक्तृत्व
seni berbicara
כִּשְׁרוֹן דִּבּוּר
ufundi wa kuzungumza
ทักษะการพูด
বক্তৃতা দক্ষতা
فن خطابت
خطابةٌ
کتابت